loading...

نگاه پر نور

این وبلاگ به مبحث دانش و علم اندیشه اسلامی می پردازد.

بازدید : 313
يکشنبه 26 مهر 1399 زمان : 23:38

مهر | دین و اندیشه | پنجشنبه، 24 مهر 1399 - 15:15

مسئول نهاد رهبری در دانشگاه آزاد با تأکید بر عدم استفاده از روش‌های منسوخ و ملال‌آور در امر تدریس، گفت: محتوا و شیوه‌های تدریس باید نوآورانه و جذاب باشد.

دانشگاه،استادان،آزاد،اسلامي،معارف،رسالت،تدريس،نمايندگي،نهاد


به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از دانشگاه آزاد، جلسه هم‌اندیشی اساتید گروه معارف دانشگاه آزاد اسلامی‌واحد بندرعباس با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین محمد شریفانی مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد اسلامی‌برگزار شد.
شریفانی در این جلسه با اشاره به رسالت خطیر استادان گروه معارف در ترویج و اشاعه فرهنگ اسلامی‌و انقلابی، گفت: استادان گروه معارف باید آرامش حقیقی در پرتو قرآن داشته باشند تا بتوانند به رسالت خود عمل کنند.
مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد اسلامی‌با تأکید بر بکارگیری استادان مجرب و صلاحیت‌دار در امر آموزش، اظهار داشت: استادان باید بتوانند بر اساس زمان و مکان با بهره گیری از روش‌های نوین، دانشجویان به‌ویژه جوانان را در مسیر اسلام و انقلاب قرار دهند.
وی با برشمردن شاخص‌های یک استاد موفق خاطرنشان کردن: پشتوانه خدایی داشتن، تواضع، نوآوری، نظم، ثبات، همسانی گفتار و کردار، عدم تکرار ملال آور، اثر بخشی و آرامش از مؤلفه‌های یک استاد موفق در امر تدریس است.
شریفانی با بیان اینکه استاد باید با تکیه بر خدا و اندیشه سالم، در کلاس درس حاضر شود، گفت: اگر استادان با چنین نگاهی در دانشگاه حضور یابند، بدون تردید می‌توانند به خوبی رسالت خود را که همان تربیت نیروی مؤمن و انقلابی در دانشگاه است، انجام دهند.
استادان باید با تواضع باشند و با گشاده‌رویی و تکریم دانشجویان فضای کلاس را به گونه‌ای مدیریت کنند که دانشجویان و مخاطبان آن شیفته‌ مباحث آن شوند.
مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد اسلامی‌با تأکید بر عدم استفاده از روش‌های منسوخ و ملال‌آور در امر تدریس افزود: محتوا و شیوه‌های تدریس باید نوآورانه و جذاب باشد به گونه‌ای که اثربخشی آن در بین دانشگاهیان مشهود و ملموس باشد.

برچسب‌ها:


سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

[favicon بیرنیوز] سامانه هوشمند تحلیل خبر نسخه بتا ۰.۳ | 1842265 خبر

برای بهره‌مندی از وب سرویس خلاصه‌ساز متون خبیر‌نیوز، با ما در ارتباط باشید:

انتخاب و چینش خبرها در این سایت به صورت خودکار توسط جستجوگر خبر خبیر‌نیوز صورت می‌گیرد. خبیر‌نیوز هیچ مسئولیتی در قبال محتویات خبرها ندارد.

فرمانده نیروی هوافضای سپاه: نگاه انقلابی و نسخه داخلی ضامن حل مشکلات کشور است
بازدید : 206
يکشنبه 26 مهر 1399 زمان : 23:38

مهر | دین و اندیشه، استان‌ها | جمعه، 25 مهر 1399 - 16:33

قم- عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: متأسفانه در برخی برنامه‌های تلویزیون مسئولان حاضر نیستند مسئولیت گرانی را بپذیرند و به افراد دیگر حواله می‌دهند.

حسيني،ايران،امام،بوشهري،دينداري،عزاداري،حسن،آيت،دين،صلح،الله ...


به گزارش خبرنگار مهر، آیت‌الله سید‌هاشم حسینی بوشهری ظهر جمعه در سخنرانی مجازی آدینه‌ای با اشاره به مشکلاتی که شیوع بیماری کرونا برای مردم ایران و جهان به وجود آورده است گفت: با وجود این مشکل مردم ما با معضلات اقتصادی درگیر هستند، مردم بخاطر گران شدن کالا در تأمین معاش با مشکلاتی روبرو شده‌اند.
مسئولیت پذیری مسئولان
عضو مجلس خبرگان رهبری با تاکید بر اینکه مسئولان باید برای حل این مشکل تدبیر کنند گفت: متأسفانه در برخی برنامه‌های تلویزیون مسئولان حاضر نیستند مسئولیت گرانی را بپذیرند و به افراد دیگر حواله می‌دهند.
وی با ابراز نگرانی از سقوط روز افزون ارزش پول ملی گفت: مسئولین باید به صورت هماهنگ و متمرکز برای حل مشکلات اقتصادی تصمیم بگیرند و نسبت به این وضعیت باید پاسخگو باشند.
آیت الله حسینی بوشهری ریشه دشمنی آمریکا با ایران را بخاطر ماهیت انقلاب اسلامی‌ایران عنوان کرد و افزود: شاید برخی در کشور نسبت به نتایج انتخابات آمریکا و رأی آوردن یک خوشبین باشند اما دشمنان نسبت به ما بی رحم هستند چراکه آنها با ماهیت و هویت انقلاب اسلامی‌ایران مشکل دارند.
وی افزود: ما باید ضمن توکل به خدا برای پیروزی به توانمندی‌ها و ظرفیت‌های خودمان متکی باشیم و در مقابله با فسادها در جامعه جدی وارد عمل شویم تا مردم به آینده امیدوار شوند.
امام جمعه قم با اشاره به محدودیت‌هایی که شیوع کرونا برای برگزاری آئین‌های عزاداری حسینی به وجود آورد گفت: هرچند در اربعین حسینی از پیاده روی اربعین محروم شدیم اما مردم ایران دست از عزاداری برنداشتند و هر خانه حسینیه‌ای بود برای عزاداری و ایران یک حسینیه شد.
وی افزود: فضای مجازی هم تهدید آفرین است و هم فرصت‌ساز و ما باید از فرصت آن در این شرایط برای تبلیغ معارف اسلامی‌استفاده کنیم.
صلح امام حسن (ع) زمینه ساز قیام عاشورا
آیت الله حسینی بوشهری با اشاره به ایام وفات پیامبر اسلام (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) گفت: امام حسن (ع) از سر ناچاری صلح با معاویه را پذیرفت و به اعتقاد برخی مورخین این صلح زمینه ساز قیام امام حسین (ع) شد پس نباید تفسیر بدی از این موضوع داشته باشیم.
وی عقاید، احکام و اخلاق را از مبانی دینداری عنوان کرد و افزود: اگر در هر کدام از این موضوعات آسیبی وارد شود ما بنده واقعی خدا نیستیم و اگر پایبند باشیم سعادت دنیا و آخرت نصیبمان می‌شود.
استاد سطوح عالی حوزه با تاکید بر اینکه عدم شناخت صحیح دین و جهل و نادانی نسبت به دین به انسان ضربه می‌زند، افزود: افراد مدعی اداره امور دینی اگر دچار انحراف شوند به غیر خودشان دینداری پیروان آنها نیز آسیب جدی می‌بیند.
آیت الله حسینی بوشهری پیروی کورکورانه از دیگران را یکی از آسیب‌های دینداری دین استقلال فکری برشمرد و افزود: تقلید در اسلام یعنی رجوع یک غیرمتخصص به متخصص است که باعث پیشرفت و موفقیت انسان می‌شود اما اگر انسان از هر فردی و در هر موضوعی تقلید کورکورانه کند زندگی اش دچار آسیب می‌شود.

برچسب‌ها:


سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

[favicon بیرنیوز] سامانه هوشمند تحلیل خبر نسخه بتا ۰.۳ | 1842265 خبر

برای بهره‌مندی از وب سرویس خلاصه‌ساز متون خبیر‌نیوز، با ما در ارتباط باشید:

انتخاب و چینش خبرها در این سایت به صورت خودکار توسط جستجوگر خبر خبیر‌نیوز صورت می‌گیرد. خبیر‌نیوز هیچ مسئولیتی در قبال محتویات خبرها ندارد.

اساتید از روش‌های منسوخ و ملال‌آور در تدریس استفاده نکنند
بازدید : 390
يکشنبه 26 مهر 1399 زمان : 23:38

مهر | دین و اندیشه | شنبه، 26 مهر 1399 - 09:58

امام رضا (ع)، در ادامه نهضت امام صادق (ع)، و البته با تفاوت‌هایی، بخش مهمی‌از بسترهای نرم افزاری تمدن اسلامی‌که در قرن ۴ و ۵ شاهد آن هستیم را به وجود آورند.

امام،اسلام،رضا،تمدن،علم،اسلامي،ايران،تمدني،شيعه،حديث،فكري،حض ...


به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین رضا غلامی‌در نشست علمی‌کنفرانس ملی امام رضا (ع) و علوم روز با عنوان مؤلفه‌های حکمرانی و تمدن سازی در مکتب سیاسی امام رضا (ع) است که چهارشنبه ۲۳ مهرماه در دانشگاه امام رضا (ع) ایراد شده است:
بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین، الصلاه و السلام علی رسول الله و علی آله الطیبین الطاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین
سلام عرض می‌کنم خدمت برادران و خواهران گرامی‌به ویژه اساتید بزرگوار حاضر در نشست و تشکر می‌کنم از دوستان عزیز در دانشگاه امام رضا (ع) که با راه اندازی این نشست‌ها، زمینه ارائه مباحث مهم تمدنی را فراهم کردند.
برای شکل گیری یک تمدن، بسترهایی باید وجود داشته باشد، و من معتقدم حضرت امام رضا (ع)، در ادامه نهضت امام صادق (ع)، و البته با تفاوت‌هایی، بخش مهمی‌از بسترهای نرم افزاری تمدن اسلامی‌که در قرن ۴ و ۵ شاهد آن هستیم را به وجود آورند.
وقتی از تمدن صحبت می‌کنیم، منظور عینیت یافتن یک نظم اجتماعی و مدنیِ پیشرفته در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، امنیتی، قضائی و غیره است و طبیعی است که معارف و اندیشه‌ها تمدن ساز هستند اما به تنهایی تمدن محسوب نمی‌شوند.
در واقع، بحث من این است که آنچه ما به عنوان تمدن شکوهمند اسلامی‌در قرن ۴ و ۵ مشاهده می‌کنیم، میوه تلاش‌های هوشمندانه و فداکارانه‌‌‌ای است که از صدر اسلام یعنی در دوران بعثت پیامبر (ص) تا غیبت کبری توسط ائمه (ع) صورت گرفته است.
من در اینجا بنا دارم در این فرصت بسیار اندکی که در اختیار دارم، اجمالاً به یازده تلاش بسترساز حضرت امام رضا (ع) در جهت شکل گیری تمدن اسلامی‌اشاره کنم:
یکم.
معرفی و تعمیق رویکرد توحیدی
امام رضا (ع) هم اصل توحید را عمیقاً روشن کردند و هم رابطه امامت و توحید را مشخص نمودند که حدیث سلسلة الذهب یکی از معروف ترین و در عین حال، تأثیرگذارترین احادیث حضرت رضا (ع) در باب توحید است.
باید توجه داشت که بنیادهای تمدن اسلامی‌و مرز میان تمدن اسلامی‌و سایر تمدن‌ها را همین رویکرد توحیدی می‌سازد و یکی از مهم‌ترین آثار امام رضا (ع)، تبیین ژرف ابعاد این رویکرد توحیدی و اتصال آن به عنصر امامت است.
دوم.
ارائه تصویری جامع از اسلام
یکی از مشکلات جامعه اسلامی‌چه در آن مقطع و چه سایر مقاطع من جمله الآن، عدم درک صحیح جامعیت اسلام و هماهنگی میان اجزای تعالیم اسلامی‌است و من معتقدم مجموعه معارف رضوی، جامعیت و انسجام تعالیم مترقی اسلام را به رخ می‌کشد.
این مطلب را باید توجه داشته باشیم که این جامعیت انگاری برای تمدن اسلامی‌یک نیاز ضروری است و مادام که چنین نگاهی به اسلام شکل نگیرد، نظم روشنی از بطن اسلام متولد نمی‌شود.
سوم.
بسط و تعمیق عقلانیت
امام رضا (ع) در دوره حیات مبارکشان، از یک طرف قدرت عقلانی و برتری فکری شیعه را نسبت به ادیان و مذاهب گوناگون نشان می‌دهند و از طرف دیگر، میل اسلام به ارتباط و تعامل با افکار دیگر و بهره گیری از نقاط قوت آنها را معرفی می‌کنند.
در دوره مأمون عباسی، شاهد ترجمه کتب فلسفی یونانی و ورود فلسفه به محیط اسلام هستیم و چه بسا قصد اولیه جریان عباسی این است که با انتقال فلسفه به دنیای اسلام، از رونق مکتب فکری اهل بیت (ع) کاسته شود اما در عمل، نه تنها این اتفاق نمی‌افتد، بلکه به دلیل غنای عقلی تعالیم شیعی، از یک طرف فلسفه یونانی عمدتاً توسط اندیشمندان شیعه یا نزدیک به شیعه تا حد قابل توجهی متحول می‌شود، و از طرف دیگر، فلسفه در خدمت رشد و گسترش مکتب اهل بیت (ع) قرار می‌گیرد.
چهارم.
پاسخ به شبهات تخریب‌گر
عصر امام رضا (ع) در ادامه عصر امام صادق (ع) دوران جولان مکاتب فکری مختلف، چه مکاتب فکری اسلامی‌و چه غیر اسلامی‌است و امام با منظره‌های متعددی که ترتیب می‌دهند یا شرکت می‌کنند، هم به ابهامات و شبهاتی که از طرف این مکاتب علیه اسلام یا شیعه مطرح شده پاسخ می‌دهند، و هم آزاد اندیشی، سعه صدر و هم زیستی مسالمت آمیز مسلمانان با سایر پیروان مذاهب را به تصویر می‌کشند.
حضرت (ع) در مناظره‌های گوناگونی شرکت کرده اند اما در بین این مناظرات، هفت مناظره معروف تر است.
در این مناظره‌ها، چند اتفاق مهم افتاده است: اولاً، منطق مستحکم اسلام آشکار شده است.
ثانیاً، جلوی شک و تردید کسانی که در معرض این شبهات بودند گرفته شده است.
ثالثاً، اشراف امام به اعماق فکری مکاتب فکری عالم مشخص شده است.
رابعاً، تسلط امام به زبان‌های زنده دنیا بر ملأ شده که اعجاب حاضرین را هم به شدت برانگیخته است و خامساً، نحوه برخورد درست با پیروان مکاتب گوناگون از سوی حضرت (ع) تعلیم داده شده است.
پنجم.
معرفی نظری و عملی ظرفیت‌های منحصر به فرد امامت به مثابه قوه محرکه اسلام و تمدن اسلامی
هجرت امام (ع) از مدینه به مرو، امامت و پتانسیل منحصر به فرد آن را چه از حیث نظری و چه از حیث عملی به یک مخاطب وسیع و بسیار مؤثر شناساند.
در واقع، این سفر در اینکه در ایران یک چرخش تاریخی به سمت اهل بیت (ع) ایجاد شود و مردم ایران به محبان اهل بیت (ع) تبدیل شوند بسیار نقش داشته است.
می‌توان گفت که ایرانی‌ها ابتدا محبت اهل بیت در دل‌هایشان مستقر شد و همین محبت، بعداً یعنی در چندین قرن بعد، زمینه تبدیل مذهب امامیه به مذهب رسمی‌ایران و ظهور ایران اسلامی‌به مثابه پایگاه قدرتمند شیعه را فراهم کرد.
ششم.
باز کردن قلمرو تمدن اسلامی
امام رضا (ع) با حضور خودشان در سرزمین پهناور ایران، یک منطقه و یک ظرفیت جدیدی را تحت قلمرو تمدنی اسلام قرار دادند که سابق بر این، ظرفیت تمدنی آن به خوبی درک نشده بود؛ و بعداً همین ایران با حضور وسیع فرزندان امام کاظم (ع) به یکی از مناطق تمدنی حساس و نقش آفرین در جهان اسلام بدل شد.
هفتم.
تعلیم سیاست ورزی مشروع به شیعه
به نظر می‌رسد امام (ع) در عین حال که نسبت به ولایت عهدی اکراه داشتند و منطق آن هم روشن است، و سپس با طرح یک سلسله شروط، ولایت عهدی را برای خودشان به امری غیر واقعی تبدیل کردند، اما با هوشمندی، از مزیت‌های فضای بازی که از قبل این موقعیت در اختیارشان قرار گرفته بود برای تحقق اهداف خودشان استفاده کردند.
در عین حال، مجموعه گفتار و به ویژه رفتار امام در مواجهه با مأمون و عناصر کلیدی عباسی، نوع مترقی‌‌‌ای از سیاست ورزی مشروع در اسلام را به ما یاد داده است که حتماً در مباحث تمدنی بسیار ذی قیمت است.
هشتم.
گسترش خزائن معرفتی شیعه
گسترش دایره سنت از قول، سیره و تقریر پیامبر اکرم (ص) به قول، سیره و تقریر ائمه (ع) یک سرمایه بزرگ و تمدن ساز برای شیعه محسوب می‌شود.
این در حالی است که ما از امام رضا (ع) بیش از ۲۴۲۷ حدیث در اختیار داریم که اولاً، بخش مهمی‌از این احادیث مربوط به دوران حضور امام به ایران است و ثانیاً، ۱۰۳۸ حدیث یعنی کمتر از نصف این احادیث در عرصه فقهی است و وقتی از فقه صحبت می‌کنیم یعنی یک ظرفیت تمدنی مهم.
نهم.
رواج علم و علم گستری
جلسات و مجامع علمی‌بزرگی که در محضر امام (ع) برپا شد و شاگردان زیادی که در رشته‌های گوناگون اعم از علوم معرفتی و سایر علوم تربیت شدند، چیزی نیست که قابل انکار باشد.
وجود مبارک امام رضا (ع) هم در دوران حیاتشان مروج علم بودند و هم بعد از حیاتشان با تأسی به سنت ایشان، خط علم از طریق ایجاد و گسترش حوزه‌ها و مدارس علمیه در ایران به جد دنبال شد.
من به حدیث مهمی‌از امام رضا (ع) در باب علم و علم گستری برخورد کردم که مفصل هم هست.
در این حدیث امام (ع) می‌فرمایند: طلب دانش بر هر مسلمانی واجب است؛ پس دانش را از هر جا که احتمال می‌دهید وجود دارد، از اهلش دریافت کنید.
در ادامه می‌فرمایند: تبدیل علم به عمل جهاد است که این فرمایش یک فرمایش تمدن ساز است.
بعد می‌فرمایند: علم بر حکام و زمام داران، مسلط و حاکم است.
یعنی قدرت علم از همه قدرت‌ها بالاتر است و این علم است است که تولید قدرت می‌کند.
البته منظور امام از علم در این حدیث فقط شامل علم به معنای معرفت نمی‌شود بلکه از قرائنی متوجه می‌شویم که منظور امام (ع) مطلق علم است.
دهم.
پر رنگ سازی مرزهای دو جریان کفر و اسلام
در عصر امام رضا (ع) با مواجهه نرم دو جریان کفر و اسلام روبرو هستیم و طبیعی است اگر مرزهای این دو جریان روشن و برجسته نشود، عده‌ای از سر ناآگاهی وارد جبهه کفر می‌شوند؛ لذا یکی از اقدامات مهم و به نظر من تمدنی امام رضا (ع)، مجموعه هدایت‌هایی است که بر اساس آن مرزهای دو جریان کفر و اسلام پررنگ شده است.
یازدهم.
تقویت رویکرد جهانی اسلام
مأموریت اسلام یک مأموریت جهانی است و پیامبر اکرم (ص) در همان بدو بعثت با ارسال سلسله پیام‌هایی برای سران دو امپراتوری بزرگ ایران و روم و سایر حکام بزرگ آن زمان، نشان دادند که در تحقق این مأموریت کاملاً جدی هستند.
در عین حال، در عصر امام رضا (ع)، شرایط برای ورود نرم اسلام به ساحت تمدن‌های دیگر در جهان و ارتباطات تمدنی مهیا شده بود و لازم می‌بود آمادگی‌های لازم برای مواجهه مبتکرانه عالم اسلام با جهان فراهم بشود و من معتقدم، امام (ع) در این زمینه هدایت‌های مؤثری داشتند به ویژه سلوک ایشان در مناظره‌ها و تکلم حضرت (ع) به زبان‌های زنده دنیا، نشان داد که رویکرد جهانی اسلام تا چه حد جدی است.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

برچسب‌ها:


سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

[favicon بیرنیوز] سامانه هوشمند تحلیل خبر نسخه بتا ۰.۳ | 1842265 خبر

برای بهره‌مندی از وب سرویس خلاصه‌ساز متون خبیر‌نیوز، با ما در ارتباط باشید:

انتخاب و چینش خبرها در این سایت به صورت خودکار توسط جستجوگر خبر خبیر‌نیوز صورت می‌گیرد. خبیر‌نیوز هیچ مسئولیتی در قبال محتویات خبرها ندارد.

مسئولان مسئولیت پذیر باشند/صلح امام حسن(ع) زمینه ساز قیام عاشورا
بازدید : 319
جمعه 24 مهر 1399 زمان : 17:39

مهر | دین و اندیشه | پنجشنبه، 24 مهر 1399 - 13:03

حجت‌الاسلام روح‌الله حریزاوی گفت: درحالی که سند الگوی ایرانی – اسلامی‌پیشرفت از زمره اسناد بالا دستی کشور به شمار می‌رود، متاسفانه کار قابل توجهی در این زمینه انجام نشده است.

اسلامي،گام،سند،پيشرفت،انقلاب،الگوي،سازمان،راهبري،تبليغات،كشو ...


به گزارش خبرگزاری مهر، حجت‌الاسلام روح‌الله حریزاوی معاون راهبری استان‌ها و ارتباطات سازمان تبلیغات اسلامی‌با اشاره به دکترین این سازمان در حوزه مهندسی فرهنگی و راهبری تبلیغی، گفت: ۲۲ مهر ۹۹، پایان مهلت دو ساله رهبر معظم انقلاب به نخبگان و فرهیختگان کشور برای بحث و تبادل نظر جهت ارتقای سند الگوی ایرانی – اسلامی‌پیشرفت است و درحالی که این سند از زمره اسناد بالا دستی کشور به شمار می‌رود، متاسفانه کار قابل توجهی در این زمینه انجام نشده است.
وی افزود: متأسفانه این فراخوان فکری کمتر در نهادهای علمی‌و تخصصی مورد بحث قرار گرفته است و دلیل آن را هم می‌توان در حاکمیت «تقلید علمی» و کم‌کاری در نوآوری در حوزه و دانشگاه جستجو کرد.
حجت‌الاسلام روح‌الله حریزاوی با بیان اینکه ما در عرصه فرهنگی نیازمند پیاده‌سازی اسناد و راهبری سند مهندسی فرهنگی کشور هستیم تصریح کرد: فراز و نشیب‌هایی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی وجود دارد به همراه حضور کم رمق و ناهماهنگ برخی دستگاه‌ها در این شورا و نیز تعطیلی‌های مکرر جلسات شورا در این دولت، باعث شد که ظریب نفوذ چنین اسنادی به شدت کاهش یابد و علیرغم تلاش دبیرخانه این شورا، پیگیری این فرمان تاریخ‌ساز رهبری به صورت مطلوب محقق نشود.
وی ادامه داد: سازمان تبلیغات اسلامی‌به‌عنوان یک نهاد دینی در کنار تلاش‌های صورت گرفته در حوزه علمیه قم در خصوص گسترش فقه نظام و حکم‌رانی در محور سیاست، فرهنگ، اقتصاد، امنیت و سایر حوزه‌ها، نسبت به سازماندهی و راهبری مجموعه‌های مردمی‌تبلیغی به‌ویژه طلاب و دانشجویان انقلابی برای خردورزی و پیگیری مفاد این سند ارزشمند با توجه به ابعاد بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی‌اقدامات ویژه‌ای را در دستور کار قرار داد.
معاون راهبری استان‌ها و ارتباطات سازمان تبلیغات اسلامی‌با تاکید بر ارتباط مبنایی سند الگوی ایرانی – اسلامی‌پیشرفت با بیانه گام دوم انقلاب، عنوان داشت: در سازمان تبلیغات اسلامی‌همایش سراسری گام دوم تبلیغ و برگزاری سلسله نشست‌های تخصصی راهبران گام دوم تبلیغ با هدف توسعه گفتمان الگوی ایرانی – اسلامی‌پیشرفت و تبیین بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی‌صورت گرفت.
به گفته وی، شبکه راهبران گام دوم تبلیغ در ۱۲ گروه تخصصی همچون شبکه بانوان، شبکه مبلغان قرآنی، شبکه مبلغان رسانه‌ای، شبکه مبلغان تربیتی و...
در سراسر استان‌ها و شهرستان‌ها تشکیل شده و محورهای بیانیه گام دوم و الگوی ایرانی-اسلامی‌پیشرفت را مورد بررسی و هم‌اندیشی قرار داد.
حجت‌الاسلام روح‌الله حریزاوی با اشاره به گفتگوهایی که تحت عنوان تحول در تبلیغ با رویکردهای متخذ از سند الگوی پیشرفت و بیانیه گام دوم در حال برگزاری است ابراز امیدواری کرد خانواده بزرگ سازمان تبلیغات اسلامی‌بتواند وظیفه خود را در حد مطلوب در این زمینه انجام دهد.
به گفته وی، باید در مجموعه‌هایی که کارهای تخصصی در حوزه علم دینی انجام می‌دهند؛ «سند الگوی ایرانی – اسلامی‌پیشرفت» و «بیانیه گام دوم» در کنار هم دیده شوند.
حجت‌الاسلام روح‌الله حریزاوی همچنین خبرداد مجموعه‌هایی که در خصوص علم دینی کارهای پژوهشی و دانشگاهی انجام می‌دهند تاکنون توانسته‌اند بیش از ۷ هزار کتاب درحوزه علم دینی منتشر کنند که حدود ۷۰۰ کتاب آنان از زمره کتاب‌های ممتازی است که می‌توان با تکیه بر این سرمایه، در جهت تحقق هر چه بیشتر منویات رهبری گام برداشت.
معاون راهبری استان‌ها و ارتباطات سازمان تبلیغات اسلامی‌ادامه داد: جمعی از دانشگاهیان و طلاب انقلابی، با الهام از راهبردهای الگوی پیشرفت در حال تدوین برنامه هفتم توسعه کشور که نقشه راه کشور محسوب می‌شود هستند.
وی در پایان خواستار توجه جدی همه فرهیختگان و عناصر فعال در حوزه تبلیغ و مدیریت به مفاد سند گام دوم انقلاب اسلامی‌و بسته‌های سیاست‌های کلی نظام شد و اظهار داشت: تشکیل حلقه‌های میانی در جامعه و سازماندهی جریان جوان مومن انقلابی راهی است که رهبر حکیم انقلاب به‌عنوان راه میانبر برای پیشرفت همه‌جانبه کشور توصیه کردند و توجه به حلقه‌های میانی و گروه‌های دغدغه‌مند و آتش به اختیاری که به‌فرمان ولی جامعه در حوزه‌های مختلف مورد اشاره رهبر انقلاب، مطالبه گری می‌کنند.لشکر مطالبه‌گری اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی‌در حوزه‌هایی مثل عدالت، شفافیت و مبارزه با اشرافیت و ویژه‌خواری به‌خوبی عمل کرده و باید در سایر عرصه‌های مغفول سند پیشرفت نیز پیشگام شود.

برچسب‌ها:


سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

[favicon بیرنیوز] سامانه هوشمند تحلیل خبر نسخه بتا ۰.۳ | 1838873 خبر

برای بهره‌مندی از وب سرویس خلاصه‌ساز متون خبیر‌نیوز، با ما در ارتباط باشید:

انتخاب و چینش خبرها در این سایت به صورت خودکار توسط جستجوگر خبر خبیر‌نیوز صورت می‌گیرد. خبیر‌نیوز هیچ مسئولیتی در قبال محتویات خبرها ندارد.

معرفی استراتژی اسیلاتور تصادفی پاکت آپشن
بازدید : 351
پنجشنبه 23 مهر 1399 زمان : 1:37

مهر | دین و اندیشه | چهارشنبه، 23 مهر 1399 - 12:50

یک پژوهشگر گفت: شکاف اقتصادی ناشی از شیوع ویروس کرونا و همراه‌شدن آن با تحریم‌های اقتصادی موجب می‌شود که در آینده چیزی به نام طبقه متوسط وجود نداشته باشد.

كرونا،اقتصادي،كنترل،مديريت،حكمراني،طبقه،بحران،جامعه،ويروس،مت ...


به گزارش خبرگزاری مهر، نشست «بررسی جامعه‌شناختی ابعاد همه‌گیری کرونا» از سلسله‌نشست‌های همایش ملی پیامدهای فرهنگی و اجتماعی کرونا با حضور محمدسالار کسرایی عضو هیأت علمی‌پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی سه‌شنبه ۲۲ مهر ۹۹ به صورت وبینار برگزار شد.
محمدسالار کسرایی در دو سطح جامعه‌شناسی و جامعه‌شناسی سیاسی به ابعاد مختلف همه‌گیری کرونا اشاره کرد و با تعریف بحران به رخدادی ناگهانی با ویژگی‌هایی چون ایجاد اختلال در امور، ایجاد تهدید و عدم تعادل در امور، دشواری کنترل و نیازمند به تصمیم آنی، کرونا را به دلیل داشتن این ویژگی‌ها یک بحران خواند و در توضیح آن گفت: ورود کرونا به کشور یک امر ناگهانی بود که کل سیستم را دچار اختلال کرد و خسارت‌های فراوان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به بار آورد که هم‌چنان نیز موجب تهدید است.
بنابراین از کرونا باید به عنوان یک بحران یاد کرد.
وی در ادامه کشورها را و حکومت‌ها را به لحاظ انواع رویه‌هایی که برای کنترل و مدیریت کرونا به‌کار گرفته‌اند، براساس شباهت‌های میان‌ها در دسته‌بندی‌هایی قرار داد و آن‌ها را به ۵ گروه «حکمرانی تامه»، «حکمرانی با دیسیپلین»، «حکمرانی‌های لغزان»، «حکمرانی دموکراتیک محافظه‌کارانه» و «حکمرانی‌های سرگردان» تقسیم کرد و اظهار کرد: حکمرانی تامه بیشتر از نوع حکمرانی چینی‌ست که به سرعت توانستند همه امکانات لازم از امکانات اقتصادی، فیزیکی، استفاده از امکانات فضای مجازی در به‌کارگیری ردیاب‌ها و برخورد نظامی، را برای کنترل و مدیریت این بیماری به کار گیرند.
به همین دلیل توانستند سامان مدیریت در بحران کرونا را کاملاً به دست گیرند و زنجیره انتقال را قطع کنند.
کره جنوبی و ژاپن اگرچه مانند چین از ابزارهای نظامی‌و کنترل‌های بسیار سخت‌گیرانه استفاده نکردند ولی با دیسیپلین بسیار قاعده‌مندی توانستند ابعاد مختلف ویروس کرونا را تحت کنترل خود بگیرند.
ایتالیا و اسپانیا، دو نمونه مهم حکمرانی‌های لغزان هستند.
این دو کشور در دو دهه اخیر به لحاظ اقتصادی وابسته به اتحادیه اروپا و مقروض بودند.
این دو کشور در ابتدای ورود و شیوع کووید ۱۹ بسیار متزلزل شدند و نتوانستند به‌طور کامل منابع لازم را برای کنترل کووید ۱۹ بسیج کنند و دست به دامان کشورهای دیگر شدند که هم‌چنان هم در لبه خطر هستند.
وی افزود: آلمان و فرانسه ازجمله نمونه‌های حکمرانی دموکراتیک محافظه‌کارانه هستند که با احتیاط و با نظم خاصی با شیوع کرونا مواجه شدند و تلاش کردند کنترل‌های لازم را با نظم خاص دموکراتیک به دست گیرند و سطح تلفات را با استفاده از امکانات بهداشتی کاهش دهند.
اما حکمرانی سرگردان، نوعی‌ست که دچار تناقض‌های شدید در سیاست‌های اعلامی‌و اعمالی، دچار بی‌قاعدگی در برخورد با ویروس کرونا، دچار نوعی بی‌تفاوتی اولیه یا کم‌اهمیت جلوه‌دادن این وضعیت در ابتدا و حتی در فرآیند کار هستند.
کشورهای آمریکا، انگلستان، برزیل، ایران و حتی هند جز این گروه هستند.
هم‌چنان که الان می‌بینیم که آمار تلفات در این کشورها بالاست و این نشان‌دهنده همین سردرگمی‌در سیاست‌هاست.
بنابراین می‌توان دریافت که کشورها چطور می‌توانند مدیریت خود را در شرایط بحران تغییر دهند و اوضاع را کنترل کنند تا دچار کمترین زیان و تلفات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی باشند.
عضو هیأت‌علمی‌پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در بررسی ابعاد ویروس کرونا به لحاظ جامعه‌شناختی، «تغییر عادت‌واره‌ها» و «مناسک‌زدایی» از جامعه پرمناسکی مثل ایران را ازجمله تغییرات در سبک زندگی و فرهنگی مردم برشمرد و در زمینه اقتصادی تصریح کرد: شیوع ویروس کرونا به لحاظ اقتصادی آسیب‌های زیادی به بسیاری از کسب‌وکارها وارد کرد که بیشتر از همه قشر پایین جامعه تحت‌تأثر این آسیب قرار گرفتند.
شکاف اقتصادی ناشی از شیوع ویروس کرونا و همراه‌شدن آن با تحریم‌های اقتصادی، دست به دست هم داده که دیگر ما به لحاظ اقتصادی در آینده با ۳ طبقه مواجه نباشیم.
اگر این وضعیت ادامه داشته باشد، خواهیم دید که بخشی از طبقات متوسط به طبقات پایین جامعه ملحق می‌شود و در آینده چیزی به نام طبقه متوسط وجود نخواهد داشت.
لذا ما فقط ۲ طبقه دارا و ندار خواهیم داشت که عده‌ای بالای خط فقر و عده‌ای زیر خط فقر خواهند بود.
کسرایی درباره تبعات اجتماعی شیوه برخورد حکومت و چگونگی کنترل و یا مدیریت ویروس کرونا خاطرنشان کرد: مدیریت بیماری کرونا از سوی مسئولانی که همراه با تناقض‌گویی‌ها در سیاست‌های اعلامی‌و اعمالی شده است، به نظر می‌رسد اعتماد نهادی را تحت‌تأثیر و دچار آسیب شدیدی کرده است.
تناقض‌های گفتاری و رفتاری مسئولان باعث شده که نوعی سردرگمی‌در جامعه ایجاد شود.
این تناقض‌ها باعث اغتشاش و اختلال در افکار عمومی‌و رفتاری در جامعه شده است.
این بی‌اعتمادی نهادی منجر به این شده فاصله بین دولت و طبقات اجتماعی بیشتر و بیشتر و اعتماد مردم به نهادها هر روز کمتر شود که این بی‌اعتمادی می‌تواند رابطه دولت و ملت را دچار آسیب کند و به نوعی آشفتگی اجتماعی دامن بزند.
به نظر می‌رسد دولت در یک تله آسان‌گیری-سختگیری گیر افتاده که به هر طرف برود، برای آن تبعاتی خواهد داشت و از سوی مردم مورد اتهام قرار خواهد گرفت.
وی در پایان راه‌حل برون‌رفت از این بحران را در همیاری و همکاری طبقه متوسط با دولت دید و تأکید کرد: به نظر من جامعه ایران و دولت بیش از هر زمان دیگری به همیاری و همکاری طبقه متوسط نیاز دارد.
اگر دولت به هر شکلی بتواند طبقه متوسط را به عنوان یک بازیگر از طرق مختلف ازجمله از طریق نهادهای مدنی، وارد فرآیند کنترل و مدیریت کند، در مدیریت بحران موفق‌تر خواهد بود اما اگر با بی‌انگیزگی طبقه متوسط مواجه شود، منجر به کنشگری طبقات پایین خواهد شد که این کنشگری غالباً خشن و همراه با خشونت و معمولاً کنترل‌نشده است که می‌تواند برای جامعه آسیب‌زا باشد.

برچسب‌ها:


سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

[favicon بیرنیوز] سامانه هوشمند تحلیل خبر نسخه بتا ۰.۳ | 1836783 خبر

برای بهره‌مندی از وب سرویس خلاصه‌ساز متون خبیر‌نیوز، با ما در ارتباط باشید:

انتخاب و چینش خبرها در این سایت به صورت خودکار توسط جستجوگر خبر خبیر‌نیوز صورت می‌گیرد. خبیر‌نیوز هیچ مسئولیتی در قبال محتویات خبرها ندارد.

حال و روز من ...
بازدید : 324
پنجشنبه 23 مهر 1399 زمان : 1:37

تسنیم | فرهنگی و هنری | چهارشنبه، 23 مهر 1399 - 16:21

مراسم روضه آخر صفر باقیات صالحات مرحوم آیت‌الله مهدوی کنی به‌صورت مجازی همزمان با ششمین سالگرد ارتحال ایشان برگزار می‌شود.

امام،هيئت،صادق


به گزارش خبرگزاری تسنیم، مراسم روضه آخر صفر باقیات‌صالحات آیت‌الله محمدرضا مهدوی کنی به‌مناسبت ششمین سالگرد ارتحال ایشان به‌صورت مجازی برگزار می‌شود.
در این مراسم که فردا پنجشنبه 24 مهر (شب رحلت پیامبر اکرم(ص) و امام حسن(ع)) از ساعت 18:30 برگزار می‌شود، حجت‌الاسلام سیدمصطفی میرلوحی عضو هیئت امنای دانشگاه امام صادق علیه‌السلام سخنرانی می‌کند.
علاقه‌مندان می‌توانند این برنامه را به‌صورت زنده از طریق اینستاگرام دانشگاه امام صادق علیه‌السلام و پایگاه هیئت آن‌لاین مشاهده کنند.
انتهای پیام/+

برچسب‌ها:


سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

[favicon بیرنیوز] سامانه هوشمند تحلیل خبر نسخه بتا ۰.۳ | 1836783 خبر

برای بهره‌مندی از وب سرویس خلاصه‌ساز متون خبیر‌نیوز، با ما در ارتباط باشید:

انتخاب و چینش خبرها در این سایت به صورت خودکار توسط جستجوگر خبر خبیر‌نیوز صورت می‌گیرد. خبیر‌نیوز هیچ مسئولیتی در قبال محتویات خبرها ندارد.

دولت در تله آسان‌گیری-‌سختگیری گیر افتاده است/نابودی طبقه متوسط
بازدید : 312
پنجشنبه 23 مهر 1399 زمان : 1:37

مهر | دین و اندیشه | چهارشنبه، 23 مهر 1399 - 12:28

یک عضو هیئت علمی‌پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی‌گفت: مهم‌ترین وظیفه مسلمانان در شرایط فعلی این است که با هم متحد شوند و در برابر نظام سلطه و آمریکا بایستند.

سلطه،اسلام،مصلحت،جهان،اسلامي،امام،نظام،دانشيار


به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام والمسلمین سید سجاد ایزدهی دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی‌گفت: انقلاب اسلامی‌مقاومتی بر علیه نظام سلطه گر و دشمنان بود.
برخی بر این باور هستند که ما به مثابه یک مصلحت با قدرت‌ها همراهی کنیم و از قدرت آنها بر ضد جهان اسلام یعنی اهل سنت استفاده کنیم اما امام در راهبرد کلان، این روش را به کنار گذاشت و صرفاً به دنبال هویت شیعی نبود، ایشان با محوریت حمایت از مستضعفان و مقاومت در برابر جهان سلطه، به حمایت از وحدت شیعه و سنی پرداخت.
ایشان مصلحت جهان را بر مصلحت فردی ترجیح داد.
ایزدهی در ادامه افزود: برخلاف مشی امام، برخی کشورهای منطقه از جمله عربستان رویکرد دیگری در پیش گرفتند.
آنها با کشورهای سلطه گر بر ضد ایران اسلامی‌ائتلاف کردند.
وی با یادآوری اینکه حضرت علی (ع) به خاطر مصلحت اسلام با خلفا کنار آمدند تا اسلام به خطر نیافتد.
سید جمال الدین هم در همین راستا پیش رفتند تا یک تمدن جدید و نوین براساس دین شکل دهد.
دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی‌در پایان اظهار کرد: بر خلاف رویکرد امام (ره) برخی از شیعیان، بر اساس راهبرد اسلام امریکایی پیش رفتند و با نظام سلطه برای از بردن اهل سنت ائتلاف و به آنها توهین کردند.
این دسته از افراد باعث از بین رفتن وحدت راهبردی اسلام در برابر جهان سلطه می‌شوند.
مهم‌ترین وظیفه مسلمانان در شرایط فعلی این است که با هم متحد شوند و در برابر نظام سلطه و آمریکا بایستند.

برچسب‌ها:


سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

[favicon بیرنیوز] سامانه هوشمند تحلیل خبر نسخه بتا ۰.۳ | 1836783 خبر

برای بهره‌مندی از وب سرویس خلاصه‌ساز متون خبیر‌نیوز، با ما در ارتباط باشید:

انتخاب و چینش خبرها در این سایت به صورت خودکار توسط جستجوگر خبر خبیر‌نیوز صورت می‌گیرد. خبیر‌نیوز هیچ مسئولیتی در قبال محتویات خبرها ندارد.

مراسم روضه آخر ماه صفر، یادبود مرحوم آیت‌الله مهدوی کنی برگزار می‌شود- اخبار دین ، قرآن و اندیشه
بازدید : 295
پنجشنبه 23 مهر 1399 زمان : 9:38

مهر | دین و اندیشه | دوشنبه، 21 مهر 1399 - 13:43

فقه سه کار دارد: مشخص‌کردن وظایف، حقوق و وضعیات. این را هم باید توجه داشته باشیم که برخلاف آنچه که مشهور است که فقه، واجبات و تکالیف را مشخص می‌کند باید بگوییم که حقوق را هم مشخص می‌کند.

حوزه،معنوي،معنويات،عالم،نظام،هريك،انسان،قضاياي،علل،قضايا،احك ...


به گزارش خبرگزاری مهر ، آنچه در ذیل می‌خوانید گفتاری است از آیت الله علی اکبر رشاد در چهارصد و پنجمین جلسه شورای علمی‌پژوهشکده نظام‌های اسلامی‌پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی‌پیرامون مباحث نظام معنوی و معنویت که به درخواست شاگردان و دنبال کنندگان مباحث وی پیاده سازی شده و منتشر می‌شود.
لازم به ذکر است این مباحث در جلسات مشورتی طرح شده و در حال تکمیل، بحث و بررسی است لکن صرفاً به درخواست مکرر مخاطبان منتشر می‌شود.
در جدول هندسه معرفتی دین دقیقاً مشخص شده، اضلاع و ابعاد این هندسه بیان می‌شود.
نخست، پنج ساحت تعریف شده است و سپس در محورهای مختلف توضیح داده شده و عملاً نسبت آنها با همدیگر مشخص می‌گردد.
حوزه عقاید، از مجموعه گزاره‌های جزمی‌تشکیل می‌شود، که متناسق و متفاعل هستند اینها را طوری تعریف کرده‌ام که هریک از اینها یک نظام باشد و تعریف نظام لحاظ شده است «تتشکّل من مجموعه قضایا حتمیه متناسقه و متفاعله، تحکی عن حقیقه الکون و واقعیّه الکائنات الغیبیّه (الّتی لاتقبل الشهود الحسّی) و عن شؤونِ تلکم الکائنات، و تَعکِس رؤیا کونیهً شمولیهً یجب علی العباد الإیمان بها استکمالاً لنفوسهم، و تمتلک قداسه ذاتیّه» که در واقع متشکل از مجموعه‌ای از گزاره‌های جزمی‌سازگار و سازوار و در عین حال متفاعل که با هم در تعامل و تفاعل هستند که حکایت‌کننده از حقیقت کون، حقیقت وجود و موجوداتی که دیده نمی‌شوند (موجودات غیرحسی) است و همین‌طور از شئؤن این موجودات است که بازتابنده بینش جهان‌شمولی و جهان‌بینی انسان است و یک جهان‌شمولی کامل (تَعکِس رؤیا کونیهً شمولیهً) را باز می‌تاباند و بر بنده‌های خدا واجب است که به این گزاره‌ها و جهان‌بینی ایمان بیاورند.
غایت آن تکمیل و استکمال نفوس است و گزاره‌های آن قدسی است که این تعریفی از عقاید است.
در تعریف حوزه علم دینی، طوری که ویژگی‌های نظام در آن دیده شده است باید گفت: «تتشکّل من مجموعه قضایا فرَضیّه متناسقه و متفاعله، تصف الکائنات المشهوده (الّتی تخضع للتجربه و الإختبار و الفحص المادی) و عن شؤونِ تلکم الکائنات، تهدف الی اطلاع العباد علیها، تحسیناً لمجالات حیاتهم الدّنیویّه و ترسیخاً لإعتقاداتهم الدینیّه، و لاترتبط بالإیمان الدّینی مباشره» متشکل از مجموعه گزاره‌های فرضیه است و نه جزمی.
علم، جزمی‌است؛ متناسق و متفاعل است که موجودات مشهود را توصیف می‌کند، موجوداتی که در دسترس تجربه و آزمایش و فحص مادی و حسی هستند و شئؤن این دسته از موجودات، غرضش، اطلاع بندگان خدا از موجودات و کائنات مشهود است از چه جهتی، غایت است، چه کارکردی دارد و کارکرد این گزاره‌ها، بهبود حیات دنیوی انسان و استحکام حیات دینی انسان است و ارتباط مستقیمی‌به ایمان دینی ندارد و مثل گزاره‌های قبلی که عقاید را تشکیل می‌داد، لزوماً معلَّق به ایمان نیستند و رأساً نباید به این‌ها ایمان بیاوریم، مگر آنکه انکار آن موجب انکار ضروری دین شود.
تعریف گروه سوم که محل بحث ما است (ساحت ملکوتی و ماورایی و معنوی) این‌طور است که «تتشکّل من مجموعه تعالیم متعالیه سلوکیّه متناسقه و متفاعله، تربط بملکوت الکون و باطنه، و تُعنی بترقیه مراتب العباد الوجودیّه و الذاتیّه، و تترتّب علیها آثار خارقهٌ للعاده و العلل المادّیه الظّاهریه حسب الموارد».
نظام معنوی، روحی یا ملکوتی یا سلوکی و ماورایی در مقابل متشکل از مجموعه‌ای از آموزه‌ها است (دوتای قبلی مربوط به گزاره‌ها بودند و اخبار می‌دهند و این سه تای بعدی آموزه و انشا هستند).
آموزه‌های برین سلوکی هستند، رفتاری هستند که متناسق و سازگار هستند و متفاعلند و با هم در درون یک نظام تعامل می‌کنند که نه به ظاهر و محسوس بلکه به ملکوت و باطن و کون هستی توجه می‌کند که جهت‌گیری و کارکردش ترقی و ارتقای وجودی بندگان خدا (ارتقای ذات و وجود انسان‌ها) است.
یعنی کسی که به این تعالیم ملتزم است و در چارچوب اصول حکم می‌کند مرتبه وجودی‌اش ارتقا پیدا می‌کند و باعث ارتقای وجودی او می‌شود و عمل این آموزه‌ها برآیند و آثار خارق‌العاده‌ای دارد.
آنچه را که ما در شرایط عادی زندگی‌مان به آنها عادت کرده‌ایم نقض می‌شود.
مثلاً مار، نیش می‌زند ولی با صدقه و دعا و عنایت و نذر و نیازی بر خلاف عادت، سم تأثیر خود را نمی‌گذارد و آنچه که ما به علل مادی عادت کردیم نقض می‌شود و علل عادی و مادی خنثی می‌شود و آثار خارق‌العاده‌ای از این معنویات به دست می‌آید.
ملاحظه می‌فرمایید که علی‌الاصول و حسب عادت، نباید کسی از آن طرف کره زمین در چارچوبی فراتر و ورای ماده خبر داشته باشد ولی اهل معنا خبر دارند که همه خرق عادت و نقض علل مادی است.
علل مادی اجازه نمی‌دهد که ما ادراک حسی پیدا کنیم اما در عالم معنا و عالم ماورا و نظام معنوی این اتفاق می‌افتد.
حسب‌المورد می‌تواند علل مادی را نقض کند و آثار خارق‌العاده‌ای داشته باشد؛ چرا که عالم معنا بر عالم ماده حاکم است؛ چون حاکم است تفوق دارد و از این جهت است که معنویات بر مادیات فایق هستند و لذا می‌بینید که خداوند متعال به مؤمنین وعده می‌دهد که به ملائکه در جنگ کمک کنند و با چند نفر پیروز شوند.
قاعده این است که در جنگ عده زیاد بر عده قلیل پیروز شوند اما برخلاف قاعده این اقلیت است که پیروز می‌شوند.
بخش چهارم نظام اخلاقی است که «تتشکّل من مجموعه تعالیم قیمیه سلوکیّه متناسقه و متفاعله، تهتمّ بتخلیه النفوس الإنسانیّه عن الرذائل و تحلیتها بالفضائل» اخلاقی که مجموعه‌ای از آموزه‌های ارزشی و رفتاری سازوار متفاعل است که جهت‌گیری و کارکرد آن این است که نفوس را از رذائل تخلیه می‌کند و نفوس را به فضائل تحلیه می‌کند.
بخش پنجم که شریعت است و معرفت آن فقه می‌شود «تتشکّل من مجموعه تعالیم سلوکیّه تزکویّه متناسقه و متفاعله، تستهدف تنظیم شؤون حیاه الإنسان المختلفه، من حیث الواجبات و الحقوق (التکلیفیات) و الوضعیّات، تَتْبع المصالح و المفاسد الصدوریّه او السلوکیّه او الوقوعیّه علی نمط مانعه الخلوّ عنها» گزاره‌های فقهی و شریعت، تعالیم رفتاری هستند که سازوار و متفاعل هستند و کارکرد و جهت‌گیری آنها تنظیم شئؤن حیات انسان است، اقتصاد انسان، مدیریت انسان، سیاست انسان و … را می‌خواهد تنظیم کند؛ از چه جهتی می‌خواهند تنظیم کند؟
از جهت اخلاقی و معنوی نه، اما از جهت و حیث وظایف و حقوق، که یک‌جا می‌شود تکلیفیات.
فقه سه کار دارد: مشخص‌کردن وظایف، حقوق و وضعیات.
این را هم باید توجه داشته باشیم که برخلاف آنچه که مشهور است که فقه، واجبات و تکالیف را مشخص می‌کند باید بگوییم که حقوق را هم مشخص می‌کند.
آنچه در فقه از حقوق بحث می‌شود کم از وظایف نیست؛ در نتیجه فقه عهده‌دار سه چیز است و گزاره فقهی سه نوع‌اند: وظایف، واجبات، حقوق و احکام وضعیه.
که این احکام و احکام شریعتی و فقهی، از مصالح و مفاسد تبعیت می‌کنند و معتقدیم که مبتنی بر مصالح و مفاسد هستند منتهی مصالح و مفاسد سه گونه‌است: مفاسد و مصالح صدوریه که یعنی نفس اینکه حکمی‌صادر شود ولو نوبت به تحقق نرسد که گاهی مصلحت بر صدور حکم است؛ بخش‌نامه تهدیدآمیز بشود، در همین است و بازدارنده است و هیچ‌وقت نوبت به عمل نرسد و نقض شود که این مسأله صدوریه است و خیلی‌ها قبول ندارند اما ما قبول داریم؛ یا مصلحت سلوکیه است، یعنی فرد، مکلف حرکت کند ولو نشود؛ داستان حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل.
این مصلحت سلوکیه است؛ همین‌قدر ببینند که حضرت ابراهیم تا کجا قرار است پای عبودیت می‌ایستد؟
سومی‌هم وقوعیه است؛ واقع شود و از وقوع آن، مصلحتی تنظیم شود.
منتهی این به این معنا نیست که هر سه نوع مصلحت در همه احکام وجود دارد، بلکه این مصالح و یا احیاناً مفاسد آن در در احکام وجود دارد و به نحو مانعه الخلو.
نمی‌شود که حکمی‌الهی باشد و یکی از اینها را نداشته باشد ولی می‌شود که هر سه را داشته باشد.
محل بحث ما ساحت حیث درونی، روحی، ملکوتی و معنوی قضیه است.
ما ذیل ستون‌های پنج‌گانه در شانزده یا هفده محور، مختصات این اضلاع را توضیح داده‌ایم و مختصات ضلع سوم که محل بحث ما است مشخص شده است و در اینجا آمده است.
جوهر و گوهر این ساحت اتصال به ملکوت هستی و با ماورای ماده است.
در واقع این حوزه مربوط به ملکوت عالم می‌شود نه به مُلک عالم.
روح این گزاره‌ها و آموزه‌های معنوی، ملکوتی بودن آنها است.
امهات قضایا، قضایای اصلی که این حوزه را تشکیل می‌دهد چیست؟
مثلاً در عقاید، «لا اله الا الله» است یا «انّا لله و انّا إلیه راجعون» است.
در حوزه علم، اینکه عالم ماده و عالم ناسوت و عالم محسوس، قانون‌مند است و این قضیه، عمق و اصل این بخش است.
در حوزه معنویات، قضایای کلی، حاوی و حاصل از بیان رابطه با باطن عالم و علل باطنی نافذ در حیات هستی است.
این‌گونه قضایا، قضایایی که می‌گویند با عالم باطن و باطن عالم و علل باطنی نافذ و متفوق بر سایر علل این را بیان می‌کنند و این‌گونه قضایا امهات این نظام می‌شوند و قسمت‌های دیگر هم قضایای حاوی حامل بیان رئوس فضائل است و فقه هم قضایای کلی حاوی حامل تکالیف حقوق و وضعیات است.
قلمرو هریک از اینها بیان شده است؛ قلمرو قسم سوم، روابط چهارگانه انسان است.
بقیه هم همین‌طور هستند.
هر مطلب اخلاقی و هر مطلب فقهی، مربوط به یکی از روابط اربعه می‌شود.
در این جهت مشترک هستند.
متعلقات به چه چیزی تعلق می‌گیرد؟
آموزه‌های معنوی به چه چیزی تعلق می‌گیرد؟
عرض کردیم که به واقعیت‌های ماورایی و ملکوت هستی، به باطن هستی متعلق و میدان و ساحت موضوع این قضایا و گزاره‌ها است.
ماورایی و ملکوت هستی است.
پیش‌فرض‌ها و پیش‌انگاره‌های هریک از این ساحات، مثلاً در حوزه عقاید، اصل علیت است و در حوزه علم، قانون‌مندی خلقت است.
در این حوزه پیش‌فرض این است که عالم هستی جز واقعیت مُلکی و وجه مادی مشهودش، واقعیت ملکوتی و وجه باطنی نیز دارد.
وجه باطنی هستی نیز مانند وجه مُلکی آن تحت نظام علّی تدبیر می‌شود.
اما علل ملکوتی بر علل ملکی تفوق دارند.
این پیش‌انگاره‌های این حوزه به حساب می‌آید.
احکام، اینکه حکم فقهی هریک از این بخش‌ها چیست، در بخش معنا، و قضایای این حوزه، به عناوین ثانوی می‌توانند مشمول احکام تکلیفی قرار بگیرند.
یعنی می‌شود گفت که این قضیه و این آموزه یا سلوک معنوی که شما دارید مثلاً مباح است یا بسا با حکم ثانوی مکروه و یا حرام شود.
یا احیاناً مستحب یا واجب شود ولی بالاخره حکم شرعی دارد و محکوم به احکام فقهی و شرعی است.
جایگاه قضایای هریک از این پنج حوزه در کلان هندسه چیست؟
در قِسم نظام معنوی، مبتنی بر قضایای عقیدتی و ایمانی است.
یعنی ما معنویات را هم مبتنی بر عقاید می‌دانیم از این جهت که ما براساس عقایدی که داریم معتقدیم عالم دارای ملکوت و مُلکی است و این یک مطلب عقیدتی است و قهراً نظام معنوی بر این مبنای کلامی‌مبتنی است.
کما اینکه از آن طرف آموزه‌های الزامی‌و نیز آموزه‌های ارزشی اخلاقی در مقام استنباط آن و عمل به آن و باید مورد ملاحظه قرار بگیرند.
بنابراین قضایا و آموزه‌های معنوی از حیثی مبتنی بر بعضی از این نظام‌ها است و از حیثی هم آن نظام‌ها از این قضایا به مثابه موضوع استفاده می‌کنند و حکم اخلاقی و حکم فرعی صادر می‌کنند.
تعامل ساحات، هریک با دیگری چه تعاملی دارند هم مورد بحث است.
در حوزه معنویات می‌گوئیم که مکمل زیست مؤمنانه و تلطیف‌کننده روح آدمی‌است.
بدون معنویات فقط براساس عقاید و احکام، زندگی اداره نمی‌شود و به معنویات نیاز داریم.
یعنی انسان ذاتاً به معنویات نیازمند است و این معنویات و آموزه‌های معنوی باعث تلطیف روح انسان مکلف می‌شود.
دستاوردها و نتایج و پیامدها و کارکردهای هریک از این ساحات است.
کارکرد حوزه معنویت این است که زندگی مؤمنانه را هم تکمیل می‌کند؛ انسان مؤمن آن کسی است که حیث معنویات را دارا باشد و در این دستاوردها و پیامدهای این حوزه هم باعث تلطیف زندگی مکلفین می‌شود.
محور دیگر هدف و غایت است؛ غایات هریک از این مساحات و ساحات، در محور سوم، تزکیه و استکمال نفس و تحقق انفسی منزلت عبداللهی و خلافه اللهی انسان است که از رهگذر تحفظ بر سلوک و براساس آن در ساحت روابط اربعه به دست می‌آید و جامعه معنوی یک جامعه لطیف و دلپذیری می‌شود.
در محور بعدی نتایج مترتب و کارکرد گفته شده است که حصول آرامش، حصول آرامش باطنی و رضامندی روحی در ساحات روابط به حساب می‌آید.
منابع هریک از اینها چه است که هریک از اینها به لحاظ منابع، اضلاع و محورهای پنج‌گانه، تفاوت چندانی ندارند و البته در حوزه معنویات مسأله اشراق وجود دارد که در بخش‌های دیگر حضور ندارد.
درواقع فطرت، عقل، کتاب و سنت بالمعنی الاوسع، و تعالیم حضرات معصومین (ع) و اولیای الهی، مصادر و منابع این حوزه هستند که در تعالیم اولیای الهی، مسائل اشراقی هم جایگاه پیدا می‌کند.
در حقیقت، با اشراق هم بسیاری از گزاره‌ها و آموزه‌های معنوی دریافت می‌شود و کارکرد دارد ولو در جاهای دیگر، اشراق، حجیت نداشته باشد.
مورد بعدی، مسأله اکتشاف است و اینکه چه چیزی اجازه نمی‌دهد که ما این حوزه و از جمله حوزه معنوی را درست کشف کنیم.
گفته شده است که در واقع، آفات انفسی، آفات آفاقی می‌تواند مؤثر باشد ولی در بخش معنویات، مسأله بیشتر در معرض خطر است، چراکه کاسب‌کاران و سوءاستفاده‌چیانی وجود دارند که می‌خواهند استفاده کنند لهذا کار حاشیه‌دار است و موانع برای فهم و تشخیص معنویات واقعی از غیرواقعی، مقداری دشوار است و به همین جهت در دوره ما، یک سلسله عرفان‌واره‌هایی ظهور کرده است که اتفاقاً مدعی هم هستند.
به هرحال همان موانعی که در بخش‌های دیگر هست، در اینجا هم حضور دارد.
مطلب بعدی، راجع به این است که آیا گزاره‌هایی که ما درباره هریک از این موارد از جمله معنویات تحصیل می‌کنیم اولاً دچار چه تطوراتی می‌شود؟
گفتیم تطورات ارتقایی و قهقرایی هر دو اتفاق می‌افتد.
ما از دین گاهی فهم ارتقایی و پیشرفته داریم و می‌توانیم به دست بیاوریم که حاصل آن می‌شود نوزایش، چرخش و گسترش و بازنگری و پالایش معرفت دین.
هم می‌تواند دریافت‌های قهقرایی و نزولی داشته باشیم و از گذشتگان تنزل کنیم و فهم غیردقیق‌تری به وجود بیاید که این می‌شود فروکاهشی.
این هم راجع به آسیب‌ها.
البته برخی از موارد که به زبان فشرده عرض می‌کنم پشتوانه‌هایی دارد که در مقالات و کتاب‌هایم مفصل توضیح داده شده است.
مثلاً همین قسمت یا قسمت بعدی در مقاله‌ای که فصلی از کتاب علم دینی هم است در یکی از مجلات به چاپ خواهد رسید با عنوان معرفت‌شناسی واقع‌گرای دینی، که در آنجا توضیح داده‌ام که این عوامل و موانع تأثیرگذرا هستند.
علل تطورات را گفته‌ایم که برحسب نوع تطور و تحول از جمله تأثیر ایجابی و سلبی عناصر سه‌گانه شناخت‌گر یعنی فاعل شناسا، شناخته (متعلَّق شناسا) و شناخت‌یارها، عوامل و عناصری که در کنار عنصر شناخت‌گر و عنصر شناخته در تحقق شناخت مؤثر هستند.
اینها تأثیرگذارند در اینکه معرفت ما دچار آسیب بشود یا کمک کنند که معرفت دچار آسیب نشود.
آخرین مطلب هم درباره ارزش معرفتی این‌ها است.
ارزش معرفتی قضایای هریک از این پنج ضلع در چیست که در بخش معنویات گفته شده است که گزاره‌ها غالباً و نوعاً ظنّی است و عمده قضایای این حوزه آزمون‌پذیر هستند.
اینها بحث‌های معرفت‌شناسانه است و نگاه معرفت‌شناسانه به قضایای معنوی دارد.
برای سنجش و صحت و سقم استنباطات، نیازمند سنجه‌هایی است که براساس سازگاری با قضایای چهار حوزه دیگر باید طراحی شود.
این هم ارزشیابی معرفت‌شناختی این قضایا.
این شانزده هفده محور، محورهایی هستند که می‌توانیم براساس آنها، نظام معنوی را در قیاس با چهار نظام دیگر ارزیابی و بررسی کنیم.
این بحث، بحث بسیار مفصلی است که نیاز به جلسات متعددی دارد.
همین مباحثی که ارائه شد احیاناً یک جلد خواهد شد.

برچسب‌ها:


سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

[favicon بیرنیوز] سامانه هوشمند تحلیل خبر نسخه بتا ۰.۳ | 1834098 خبر

برای بهره‌مندی از وب سرویس خلاصه‌ساز متون خبیر‌نیوز، با ما در ارتباط باشید:

انتخاب و چینش خبرها در این سایت به صورت خودکار توسط جستجوگر خبر خبیر‌نیوز صورت می‌گیرد. خبیر‌نیوز هیچ مسئولیتی در قبال محتویات خبرها ندارد.

این داستان: مهارت های زندگی😂
بازدید : 314
پنجشنبه 23 مهر 1399 زمان : 9:38

مهر | دین و اندیشه، استان‌ها | دوشنبه، 21 مهر 1399 - 16:31

قم- آیت الله علوی گرگانی در پیامی‌خواستار توقف خونریزی‌ها در منطقه قره باغ شد.

منطقه،قره،باغ،حوادث


به گزارش خبرگزاری مهر، آیت‌الله علوی گرگانی در واکنش به حوادث اخیر در منطقه قره باغ پیامی‌صادر کردند که متن پیام به شرح زیر است:
بسمه تعالی
حوادث اخیر منطقه قره باغ و درگیری نظامی‌بین دو طرف نزاع موجب آزار و اذیت مردمان غیر نظامی‌آن منطقه شده است.
این مسائل موجب سو استفاده برخی گروه‌ها و نفوذ تفکرات تکفیری و خطرناک در منطقه شده و به ضرر مردم خواهد بود، لازم است کشورهای همجوار و مجامع بین‌المللی با رایزنی و لحاظ خواسته‌های مردم آن مناطق مخصوصاً مسلمانان تصمیماتی را اتخاذ نمایند که به نفع کل منطقه و کشورها و موجب ایجاد آرامش و صلح شده و از هرگونه خونریزی جلوگیری به عمل آید.

برچسب‌ها:


سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

[favicon بیرنیوز] سامانه هوشمند تحلیل خبر نسخه بتا ۰.۳ | 1834098 خبر

برای بهره‌مندی از وب سرویس خلاصه‌ساز متون خبیر‌نیوز، با ما در ارتباط باشید:

انتخاب و چینش خبرها در این سایت به صورت خودکار توسط جستجوگر خبر خبیر‌نیوز صورت می‌گیرد. خبیر‌نیوز هیچ مسئولیتی در قبال محتویات خبرها ندارد.

فقه عهده‌دار چه چیزهایی است؟/ابعاد نظام معرفتی دین
بازدید : 354
پنجشنبه 23 مهر 1399 زمان : 9:38

مهر | دین و اندیشه، استان‌ها، چند‌رسانه‌ای | سه شنبه، 22 مهر 1399 - 08:25

قم- عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: کسانی که قدرت دریافت ندارند، نمی‌توانند منکر بشوند، باید بگویند من اقتصاد اسلامی‌را نمی‌توانم استنباط بکنم.

اسلامي،روايات،علوم،اقتصاد،رابطه،مذهب،فرض،دين،جامعه،پيغمبر،رو ...


به گزارش خبرگزاری مهر، آیت الله سید علی حسینی اشکوری از شاگردان بزرگان عرصه فقاهت همچون امام راحل، مقام معظم رهبری و آیات عظام شهید سید محمدباقر صدر، سید عبدالعلی سبزواری، گلپایگانی، میرزا جواد تبریزی و وحید خراسانی به شمار می‌رود.
وی هم‌اکنون استاد خارج فقه و اصول و نماینده مردم گیلان در مجلس خبرگان رهبری است.
این استاد حوزه در این گفت و گو با بررسی نسبت دین با علوم اجتماعی، به نقد اظهارات منتشر شده درباره نفی اقتصاد اسلامی‌و نفی ورود شریعت به حوزه علوم اجتماعی می‌پردازد که متن این گفت و گو بدین شرح است:
‌بسم الله الرحمن الرحیم.
ضمن تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، همان‌طور که می‌دانید اخیراً یکی از مدرسین حوزه علمیه قم، مواضعی در خصوص دخالت دین در عرصه اجتماع داشت که بسیار حاشیه‌ساز شد و واکنش‌های متفاوتی را برانگیخت.
مطالبی که از سوی این استاد حوزه بیان شد، مشتمل بر موضوعات متعددی است، با این حال، بخش‌هایی از گفتگوی وی اختصاص داشت به نفی علوم انسانی اسلامی‌و به‌طور خاص، اقتصاد اسلامی‌و برای این مدعا، ادله‌ای را بیان می‌کند.
به عنوان اولین سوال از محضر جنابعالی، آیا این ادعا از نظر موازین شرعی و فقهی قابل دفاع است؟
بسم الله الرحمن الرحیم.
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی اشرف الانبیا و المرسلین ابوالقاسم محمد و علی آله الطیبین الطاهرین‌
گاهی انسان بعضی مطالب را از بعضی از افراد می‌شنود که اگر به وسیله فضای مجازی مباشرتاً از آنها نشنیده بودم، صدورش از امثال این آقایان قابل تصدیق نبود و واقعاً موجب تعجب است که چطور تفوّه کردند به این مطالب.
ولی این گویای این است که هیچ‌کس معصوم نیست مگر مَن عَصَمَهُ اللهُ سبحانه و تعالی و کلُّ ابن آدم خَطّاء ماعدا المعصومین.
خطای در اندیشه و خطای در فکر و در جهات مختلف انسان‌ها مبتلا هستند.
افرادی که متصدی بیان مطالبی می‌شوند و آنها را هم می‌خواهند به شریعت نسبت بدهند، ملتفت باشند که ابعاد و تأثیرات گفتارشان بر مذهب و بر سلک روحانیت و بر خدماتی که روحانیت به جامعه اسلامی‌کرده است چیست.
از این دست صحبت‌ها گه گاهی دیده می‌شود.
این پراکنده گویی صدورش منحصر نیست به شخصیت مورد نظر جنابعالی.
گه‌گاهی شنیده می‌شود از ناحیه کسانی دیگر هم گفته می‌شود.
حالا اینها علل و اسباب گوناگونی ممکن است باشد.
یعنی ممکن است دواعی گوناگونی داشته باشد برای ابراز این گونه اندیشه و این فکر.
حالا چون ما درون افراد را نمی‌خواهیم و توانش را هم نداریم که بخوانیم که مقصودشان چیست، مقصود واقعیشان اغراضشان چیست و اهدافشان چیست، حمل بر صحت بر این است و مقتضای مناسبات هم این است که بگوییم براساس دلسوزی است و این‌جوری می‌فهمند و این‌جوری می‌اندیشند و تفکرشان این چنینی است؛ هر چند این‌گونه تفکر مورد قبول نباشد.
البته پیشاپیش این را عرض کنم که هیچ اشکالی ندارد تفکرات گوناگون در حوزه و از ناحیه علما، بزرگان، اندیشمندان و فضلا مطرح بشود.
حرف‌ها زده بشود.
چون که در این گفتگوها و مباحث، مطالب پخته می‌شود، اما مقتضای درایت و حکمت این است که افرادی که متصدی بیان مطالبی می‌شوند و آن‌ها را هم می‌خواهند به دین و به شریعت و به مذهب نسبت بدهند، ملتفت باشند که ببینند ابعاد و تأثیرات گفتارشان بر مذهب و بر سلک روحانیت و بر خدماتی که روحانیت به جامعه اسلامی‌کرده است چیست.
آیا لطمه‌ای وارد می‌کند یا نه.
قصدشان که حتماً خدمت‌رسانی است.
حتماً می‌خواهند خدمت بکنند.
ولی ببینند که آیا آن هدفی را که ان‌شاءالله تعالی در نظر دارند، به آن هدف می‌رسند یا نه.
خلاصه این مساله بسیار مهمی‌است و نکته‌ی دیگری هم که هست و آن خیلی حائز اهمیت است و آنکه واقعاً چه کسی که نقد می‌کند و چه کسی که جواب نقد را می‌دهد، بنایش این باشد که برای رضای خدا باشد.
مخصوصاً از ناحیه کسانی که در سلک روحانیت هستند و برای دین و دفاع از شریعت و مذهب می‌خواهند دفاع بکنند از دین و مذهب و نظرشان بیان حق است.
یک نکته هم الان به ذهنم آمد که درخور التفات است.
جز تعقیبات نماز صبح این است که انسان در تعقیبات نماز صبح بگوید اللهم صلّ علی محمد و آل محمد.
اللهم اهدنی لما اختُلِفَ فیه من الحقِّ بإذنک إنک تهدی من تشاءُ إلی صراطٍ مستقیم.
و ما باید برای دست یافتن به حق پناه به خدای تعالی ببریم و از او مدد بجوییم تا حق را به ما نشان بدهد و از حق پیروی بکنیم.
یعنی یافتن حق و پیروی از حق.
اول راه شناختن حق و بعد هم پیروی از حق.
والا اختلاف افکار و تضارب افکار موجود است.
علی کل حال،‌‌ان‌شاء‌الله هدف همه آقایان، هدف گویندگانی که مطالبی را گفتند، هدف ما هم که بخواهیم ان‌شاء‌الله اگر نقدی داریم اگر نکته‌ای داریم، اگر نظری داریم، [هدف ما] کشف حق و اتباع حق باشد، که به نظر ما که نظر مشترک است، جامع مشترک است بین همه ما، آن این است که می‌خواهیم آن‌چه را که بر حسب ظاهر، مذهب اهل بیت علیه‌اسلام مکتب اهل بیت است، در راستای دین و شریعت است، می‌خواهیم بیان بکنیم.
کسانی که قدرت دریافت را ندارند، نمی‌توانند منکر بشوند
علی کل حال، اینکه ایشان فرمودند ما یک رشته‌ای به نام رشته اقتصاد اسلامی‌نداریم، کأنّ یک رشته من در آوردی است.
یا جامعه‌شناسی اسلامی، روانشناسی اسلامی، علوم انسانی اسلامی‌ما نداریم هم چنین چیزی را از لابه‌لای حرف‌های ایشان یک چنین چیزی درمی‌آید.
جواب این حرف این است که اولاً کسانی که قدرت دریافت را ندارند، نمی‌توانند منکر بشوند.
شما می‌توانید بگویید که من دریافت ندارم.
[می‌توانید بگویید] من از این منابع شرعی که در اختیار دارم، روانشناسی اسلامی‌را نمی‌توانم استنباط بکنم، علوم انسانی اسلامی‌را نمی‌توانم دریافت بکنم، اقتصاد اسلامی‌را نمی‌توانم دریافت بکنم.
اما اینکه [علوم انسانی اسلامی] نیست، مگر شما احاطه کامل دارید بر همه ابعاد؟
این چه ادعایی است در برابر کسانی که در فقه و نبوغ و فضل و علم و جهات عدیده علوم اسلامی‌سرآمد بودند؟
آن‌ها مدعی [علوم انسانی اسلامی] هستند.
بعد ما بیاییم بگوییم از بیخ هم چنین چیزی نیست!
این خیلی حرف عجیبی است!
این خودش استغراب زیادی را می‌طلبد.
مثلاً فرض بفرمائید مرحوم آیت‌الله سید محمدباقر صدر که از نوابغ است، مرحوم آقای مطهری، مرحوم بهشتی و خیلی از بزرگان دیگر که حالا اسم نمی‌خواهم بیاورم.
اینها قائل به این معنا هستند.
[بعد ما] بیاییم بگوییم که نخیر!
همچنین چیزی نیست!
یک وقت یک شخصیتی در رده اینها باشد و منکر بشود، خیلی خوب!
اما آیا چنین چیزی هست؟
در خودشان چنین چیزی می‌بینند که انکار بکنند؟
این اولاً.
ثانیاً این نکته درخور التفات است که در سایر علوم، (علوم دینی متداول در حوزه‌های علمیه) مثل فقه، اصول، رجال، تفسیر، کلام، در نسل‌های اول، در جیل اول، به‌صورت مجزا، مبوَّب، به این صورتی که الان در اختیار بنده و جنابعالی و این آقا هست، این جوری بوده؟
یا نه!
یک‌سری مسائل پراکنده و متفرق [بوده].
اگر هم به صورت مدوّن بوده، تدوین بسیار جزئی، در حد جزوه‌ها و احتمالاً رساله‌های بسیار کوچکی بوده.
این‌طور نبوده که فرض بفرمائید ما در رابطه با اصول فقه و کلام، [از همان ابتدا] یک تدوینی یا یک کتاب مدون و مرتبی داشته باشیم.
مثلاً فرض بفرمائید قبل از الذریعة سید مرتضی و العُدّة شیخ طوسی داشتیم؟
نداشتیم!
این به برکت شیخ طوسی و سید مرتضی است که ضرورت مرحله و ضرورت آن موقعیت ایجاب کرد و آن‌ها را وادار کرد که تلاش بکنند و یک مجموعه‌ای را تدوین بکنند و به عنوان اصول فقه اسلامی‌ارائه بدهند.
[همین‌طور] در رابطه با رجال، در رابطه با فهرست‌نویسی، در رابطه با تفسیر، در رابطه با فقه، در رابطه با احادیث، شیخ طوسی رضوان الله تعالی علیه (شیخ الطائفه) آستین بالا زد و همت کرد و نیاز مرحله را برآورده کرد.
همچنان‌که در مقدمه المبسوط شیخ طوسی می‌گوید من وقتی که دیدم طعنه می‌زنند به ما و می‌گویند که شما [فقه تفریعی] ندارید، یا در فهرست ایشان هم همین‌طور است؛ وقتی که می‌بیند در ساحت علمی، جامعه مکتب تشیع یک کتاب مدونی را ندارد که ارائه بدهد، با وجود اینکه ما افتخارمان این است که از نظر منابع (کتاب و سنت به معنی واسعش که ائمه اثنی عشر را شامل می‌شود) از این ذخایر، از این منابع بسیار مهم برخورداریم، بعد می‌بینیم عملاً در برابر آن‌ها در آن مرحله دستمان کوتاه است و حرفی نداریم که ارائه بدهیم، یک شخصیتی مثل مرحوم شیخ طایفه شیخ طوسی رضوان الله تعالی علیه آستین بالا می‌زند، همت می‌کند، تفسیر تبیان را ارائه می‌دهد، رجالش را ارائه می‌دهد، فهرستش را ارائه می‌دهد، تهذیبش را ارائه می‌دهد، مبسوطش را ارائه می‌دهد.
آن کسی که دلسوز است، فقیه است، متضلع است، عالم است، توانمند است (البته باید از این توانمندی برخوردار باشد) و مسلط بر احادیث و منابع شرعی است، آستین بالا می‌زند و نیاز مرحله را برآورده می‌کند و [در عمل هم] این چنین کردند.
در رابطه با اقتصاد اسلامی‌هم همین‌طور است.
اینکه به مناسبت می‌گویند یا سرمایه‌داری هست یا سوسیالیستی است [و قسم سومی‌نداریم]، بنابراین تقسیم ثلاثی که مثلاً بزرگان کردند این درست نیست، چرا درست نیست؟
اگر مساله مالکیت است بما هو مالکیت، بالاخره مارکسیست‌ها و چپی‌ها هم هم قائل به مالکیت هستند، ولی مالکیت عمومی.
پس [بگوییم] تقسیم ثُنائی هم درست نیست، بلکه یک تقسیم بیشتر نیست، آن هم مالکیت است.
اما اگر [بپذیریم] برای مالکیت، قیود و شروطی منوِّع هستند که این قیود و شروط، مالکیت ویژه‌ای را ایجاد می‌کنند، پس بنابراین تقسیم ثلاثی است [و در کنار مالکیت سوسیالیستی] و مالکیت سرمایه‌داری، مالکیت اسلامی‌هم داریم.
این حرف‌ها نتیجه عدم دقت است.
حالا این‌ها که نزاع لفظی است.
حالا ثلاثی باشد یا ثُنائی باشد یا رباعی باشد!
اینها اهمیت ندارد.
اما می‌خواهم بگویم وقتی که یک کسی مثل مرحوم آقای صدر یا مرحوم آقای مطهری یا مرحوم آقای بهشتی و دیگر بزرگان متصدی شدند، براساس نیاز مرحله بود.
نه اینکه [چنین علمی] نیست چون که [قبلاً] نبوده.
مثلاً فرض کنید چون‌که شیخ طوسی یک کتاب مؤلَّفی تحت عنوان اقتصاد اسلامی‌ندارد، پس اقتصاد اسلامی‌نیست!
این چه حرفی است؟
پس قبل از العده شیخ طوسی بگوییم فقه ما فاقد اصول بوده.
این‌جور برخورد با قضایا احتمالاً حکایت از غفلت است.
تعبیر دیگری ندارم.
واقعاً همین غفلت است.
اگر التفات داشته باشند شاید اذعان بکنند به این عرضی که من دارم.
این هم یک نکته بسیار مهمی‌که باید التفات داشته باشند که نیاز مرحله [فقها را به تأسیس علوم اسلامی‌کشانده است].
در عراق وقتی که شیوعی‌ها شروع کردند به ترویج افکار شیوعی و اشتراکی در میان مردم فقیر عراق، جاذبیتی که نظریات اشتراکی و مالکیت اشتراکی برای مردم فقیر و پابرهنه و گرسنه عراق داشت [موجب شد] که دسته دسته، گروه گروه، جوان‌های مسلمان و بچه‌های شیعه به آن‌ها گرایش پیدا کنند.
[در چنین شرایطی] یک فقیه متضلعی مثل آقای صدر، احساس مسئولیت می‌کند [و وارد میدان می‌شود.] در ایران هم همین‌طور.
در ایران وقتی که دانشگاه‌ها و جاهای دیگر حتی در حوزه‌های علمیه، نسبت به طبقه جوان و طلاب جوان وقتی [تفکرات انحرافی] تأثیر می‌گذارد؛ مرحوم آقای مطهری یا آقای بهشتی را وادار می‌کند [وارد میدان شوند.] البته این معنایش این نیست که این‌ها وقتی که استنباطاتی کرده‌اند و مطالبی را بیان کرده‌اند، بگوییم صد درصد نتایج این‌ها، هیچ قابل نقد نیست.
نخیر!
مثل سایر نظریات که در اثر مرور زمان و بارور شدن، پخته می‌شود و آن نظریه‌ها به روز می‌شود، کما اینکه در اصول این‌طور است، در فقه این‌طور است و در سایر ابواب فقه هم همین‌طوری بوده.
منتهی آن سایر ابواب فقه، چون محل ابتلاء بوده، غور کردند، تتبع کردند، تفحص کردند، این [علوم] رشد کرده.
فقیه توانمند از یک روایت ممکن است ده‌ها فرع استنباط بکند، کما اینکه کرده‌اند
به مناسبت ایشان کأن به عنوان استنکار و استیحاش اقتصاد اسلامی‌می‌گوید که ما در رابطه با رشد اقتصادی، مثلاً چند تا روایت داریم؟
مگر روایت داریم؟
آیه داریم؟
چند تا آیه داریم؟
عین عبارت ایشان ظاهراً این‌طور است که: "مگر ما چند آیه و روایت داریم اگر تورم بالا رفت چه‌جور بخواهیم کنترلش بکنیم.
چند تا آیه و روایت داریم که رشد اقتصادی با چه فرمولی باید درست بشود.
واقعاً این فرمایش خیلی حرف عجیبی است.
این سخن بسیار مایه تعجب من است.
فقیه توانمند از یک روایت ممکن است ده‌ها فرع استنباط بکند.
کما اینکه کرده‌اند.
مگر ما در رابطه با طهارت و نجاست و حیض و نفاسی که این همه غور کردند در آن و بحث‌های زیادی کردند، مگر چند تا روایت هست؟
چند تا آیه داریم؟
از چند تا آیه و چند تا روایت، این همه احکام را استنباط کرده‌اند و می‌کنند.
اضافه بر این، از باب مثال دارم عرض می‌کنم.
در باب یکی از مواردی که اتفاقاً ایشان نسبت به تورم اشاره کرده، یکی از اسباب تورم احتکار است.
مگر احتکار نیست؟
کمبود کالا است؛ یکی از عوامل کمبود کالا احتکار است.
در رابطه با احتکار، روایاتی که احتکار را بیان کرده و احکام احتکار را بیان کرده، از نظر سند و دلالت کمتر است از روایات طهارت و نجاست و حیض و نفاس؟
کمتر است؟
مضافاً بر این؛ حضرت آقای محترم!
شما روایات اقتصادی را که در رابطه با اقتصاد هست که به‌صورت پراکنده کما اینکه سایر روایات هم همین‌طور بوده پراکنده بوده این روایات ده‌ها و صدها روایت ما داریم، صدها روایت داریم.
البته یک مقدارش هم دسته‌بندی شده.
دسته‌بندی کردند این روایات را.
استفاده از این روایات توانمندی می‌خواهد.
بله!
کار هر کسی نیست.
ابداع می‌خواهد.
کما اینکه عرض کردم نسبت به مراحل اول، تدوین کتبی که تدوین شده، به‌وسیله افراد زبردست و توانمند است.
گاهی وقت‌ها کلیدش زده می‌شود، نسل‌های بعد می‌آید تتبع می‌کند و [در نتیجه] تناور می‌شود.
یکی از نکاتی که اینجا درخور التفات است این است که چرا فرض بفرمائید در زمینه روانشناسی، جامعه‌شناسی، علوم انسانی و اقتصاد اسلامی‌آن مقداری که در طهارت و نجاست و سایر ابواب مطلب داریم و نوشتیم و نوشتند و بیان کردند و بحث کردند (که ما سر سفره آماده آن‌ها نشسته‌ایم و استفاده می‌کنیم و مدعی اجتهاد و استنباط هستیم [در آن علوم مطلب نداریم]، این علتش چیست؟
علتش این است که ما متصدی حکومت نبودیم.
متصدی امور اجتماعی و برآوردن نیاز علوم انسانی اسلامی‌نبودیم.
پیش نرفته بودند.
الان بعد از اقامه جمهوری اسلامی‌نیازمندیم و می‌بینیم که بالاخره در این زمینه ثغره‌ها و فراغ‌ها را باید پر کرد.
کسی که می‌داند و خبیر است اطلاع دارد و علم هم دارد به قرآن، به شریعت و به روایات و به مسلک اهل بیت علیهم السلام و به مذهب اهل بیت علیهم السلام می‌بیند که این‌ها (فقها) فروگذار نکردند.
با اینکه در مضیقه بودند، با اینکه در گرفتاری بودند، احکام را آن مقداری که میسور بوده گفته‌اند و همان‌ها برای ما کفایت می‌کند و از همان مقدار میسور، آن فقیه متضلع از معاریض کلام آن‌ها خیلی چیزها را می‌تواند استفاده بکند.
آن دینی که فرمود حتی اَرش خدش هم در نزد ما هست، آیا می‌توانیم بگوییم که در رابطه با روانشناسی، جامعه‌شناسی، علوم انسانی و اقتصاد هیچی ندارد!؟
بگوییم ما چهار تا روایت [بیشتر] نداریم، آنها هم ارشادی است!
این حرف، حرف عجیبی است.
همین هم جواب دارد.
یعنی هر جای حرف را می‌بینی زده شده یک اشکالی به آن وارد است.
اولاً اینکه همه روایات معاملات ما ارشادی باشد، نه!
[این‌طور نیست.] مگر خیار حیوان که تدریس می‌کنید و می‌خوانید، ارشادی است؟
مگر خیار مجلس ارشادی است؟
مگر بیع صرف ارشادی است؟
این‌ها که خلاف [سیره] عقلای جامعه است.
عقلا هم نقد معامله می‌کنند و هم نسیه، در حالی که شارع فرموده «یداً بیدٍ» و تقابض باید فی المجلس انجام بشود.
خب اینکه خلاف [سیره] عقلا است.
یا اینکه ربا را مشروع می‌بینند و عمل می‌کنند.
پس بنابراین این‌طور نیست که بگوییم همه احکام و روایات باب معاملات، ارشاد به عقل است.
کأنّ می‌خواهند بگویند چون که این‌جوری بوده، نیاز نبوده در این زمینه دین دخالت کند و در این زمینه دین دخالت نکرده، لذا واگذار کرده به عقلا.
عقلا هر چه تصمیم گرفتند همان است.
می‌خواهند این‌جوری بگویند.
اولاً [گفتیم که] این درست نیست و ثانیاً اجمالاً در باب عبادات هم بعضی چیزها امضایی است و تأسیسی نیست.
حالا یا [شارع] تعدیل کرده، یا کلش را امضا کرده.
مثلاً در باب حج این‌طور است، در باب صوم این‌طور است.
نمی‌گویم همه احکامش، بعضی از احکامش این‌طور است.
بنابراین آن‌جا هم احکام امضایی داریم.
البته در معاملات احکام امضایی عقلایی بیشتر است.
شکی نیست که وظیفه پیغمبر [ارتقای معنویت جامعه بوده.
اما [فقط] همین بوده؟
این پیغمبر [آیا در مدینه حکومت به پا کرد یا نکرد؟
آیا جبایه زکات کرد یا نکرد؟
این پیغمبر [آیا مبلغ فرستاد یا نفرستاد؟
آیا اقامه حدود کرد یا نکرد؟
حکومت همین‌ها است.
بعد از همین باب وارد این مساله دیگر می‌شویم در جواب حرف دیگر ایشان.
کأنّ دفع دخل مقدّری شاید در اینجا باشد.
می‌خواهند بگویند چرا دین وارد نشده در آن امور اقتصادی و غیره؟
به خاطر اینکه وظیفه پیغمبر [این جنبه نبوده.
وظیفه پیغمبر، ارتقا معنویت جامعه بوده.
شکی نیست که وظیفه پیغمبر [ارتقا معنویت جامعه بوده.
لاشک و لاریب فیه.
اما [فقط] همین بوده؟
این پیغمبر [آیا در مدینه حکومت به پا کرد یا نکرد؟
آیا جبایه زکات کرد یا نکرد؟
این پیغمبر آیا مبلغ فرستاد یا نفرستاد؟
آیا اقامه حدود کرد یا نکرد؟
این پیغمبر است.
حکومت مگر چیست؟
حکومت که گنبد و بارگاه ندارد.
حکومت همین‌ها است.
آیا قضاوت بین مردم می‌کرد یا نمی‌کرد؟
خیلی خب!
اگر وظیفه پیغمبر و جانشینش امیرالمؤمنین علیه السلام فقط ارتقای جنبه معنوی جامعه است، پس این عهدنامه مالک اشتر به این عریضی و طویلی چیست که در رابطه با بازار و تنظیم امور و قضاوت و ارتش و … [سخن گفته] چیست؟
اگر [صرفاً] ارتقا معنوی است، می‌گفت بروید صومعه.
دستور می‌داد یک صومعه بسازند و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
کاری نداریم دیگر!
وما علی الرسول الا البلاغ.
به این آیه هم تمسک کنید تمام است.
پس این کارها چه بوده؟
این سیره عملی پیغمبر [در گفتارشان هم هست، در گفتارشان هم هست.
جابی را فرستاد برای زکات.
زکات را آورد.
بعد یک گوسفندی را کنار بگذارد.
بعد بگوید این چیست؟
بگوید این را هدیه داده‌اند.
می‌گوید «هلّا جلستَ فی بیت أمِّک».
اگر خانه مادرت هم نشسته بودی برائت می‌آوردند [این هدیه را؟] این را برگردان به زکات.
عجب!
پس این‌جوری بوده!
حد جاری می‌کرده.
احقاق حقوق می‌کرده.
این همه امور حکومتی بوده؟
آیا حکومت می‌تواند بدون مستلزمات حکومت و ابزار حکمرانی تشکیل بشود؟
نمی‌شود!
پس حکومت داشته و ابزار حکومت را متناسب با آن زمان داشته.
این یک نکته.
نکته دیگر؛ اگر ما قبول بکنیم (تنزّلنا سلّمنا که وظیفه قصوای پیغمبر اکرم و ائمه هدی (ع) چیست؟
[می‌گویید] ارتقای معنویت است.
من یک سوال می‌کنم.
آیا این ارتقای معنویت در جامعه برای نوع مردم که یک امر مشکک است، بدون معاش مردم می‌شود؟
من لا معاش له لا معاد له.
یا مثلاً ایشان یک نکته‌ای هم دارد راجع به یک روایت نهج البلاغه که مثلاً فرض بفرمائید که ما نظاممان چیزی از خودش ندارد، اگر هم باشد همان سرمایه داری است و چیز مستقلی ندارد.
این چیزی که از امیرالمومنین؟
نقل می‌شود که «ما رأیتُ نعمةً موفورةً إلا و فی جانب‌ها حقّ مضیّع» این به این تعبیر بله نیست؛ اما قریب به این تعبیر در نهج البلاغه هست.
دارد که ما جاع فقیرٌ الا بما مُتِّعَ به غنیٌّ» این هست.
خدای تعالی هم سوال می‌کند.
إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِی أَمْوَالِ الْأَغْنِیَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاء.
در نهج البلاغه در حکمت سیصد و بیست و هشت.
اینکه یک چیزی عبارتی را خواندند آن نیست!
آن نباشد!
آنقدر داریم روایات دیگری و روایات اقتصادی بسیار!
خیلی بسیار از آیات و روایات!
بله باید بهره‌برداری کرد و استفاده کرد.
این هم بسیار نکته مهمی‌است که باید ملتفت باشیم که وقتی می‌خواهیم صحبت بکنیم و نسبت بدهیم به شریعت و به مذهب، بدانیم که چه چیز داریم می‌گوئیم.
اینکه بگوییم که چون این آقا سرمایه‌دار است، از قرارداد و توافق مشروعی که بین خودش و بانک بسته معاف است، حرف خیلی عجیبی است.
بعد یک نکته‌ای را هم در رابطه با بانک هست این را هم عرض کنم.
در رابطه با بانک نسبت به افرادی که سرمایه‌گذاری می‌کنند امثال کارخانه‌دارها که با این همه مشکلات سرمایه‌گذاری می‌کنند.
گفته‌اند که بانک‌ها نباید بدهیشان را و سودی که می‌خواهند بگیرند نباید از تسهیلات‌گیرندگان بگیرند.
اصل بدهی را هم نباید از آنها بگیرند و جایز نیست و مشروع نیست.
قریب به همین مضمون.
اولاً در اینکه از سرمایه‌گذاری و سرمایه‌داری مشروع ما حمایت می‌کنیم و سرمایه و سرمایه‌گذار و کارخانه‌دار و صنعت‌گر و کشاورز و تمام کسانی که خدمت می‌کنند به چرخه اقتصاد جامعه، به تولید جامعه و به جهش تولید، به همه اینها، باید همه مخصوصاً آن بانک‌ها و مدیران اقتصادی کشور باید از اینها حمایت کنند و مراقبت بکنند.
این‌ها نوعاً خدمت می‌کنند و در خدمت کارگران هستند و در خدمت کشاورزان هستند و نباید به این‌ها اجحاف بشود.
نباید به این‌ها زور گفته بشود.
نباید این‌ها مورد بی‌حرمتی قرار بگیرند.
واقعاً این‌ها نوعاً خدمات بزرگی کردند به اقتصاد کشور و می‌کنند و ما باید قدردان باشیم.
احیاناً اگر قرائن و شواهدی هست که افرادی اجحاف کردند و یک دخالت‌های بی‌جایی شده یا ارگان‌هایی برخلاف مسئولیتشان عمل کرده‌اند و سوءاستفاده‌ای شده، هتک حرمتی شده، تضییع حقی شده و زوری گفته می‌شود، حتماً این‌ها محکوم است.
اما اینکه بگوییم که چون این آقا کارخانه‌دار است و سرمایه‌دار است و سرمایه‌گذاری کرده، دیگر معاف است از آن قرارداد و توافق مشروعی که بین خودش و بانک بسته و اگر بانک بیاید مطالبه بکند حق خودش را، حق مشروع و قانونی خودش را مطالبه بکند حق ندارد، این حرف خیلی عجیبی است.
بالاخره ما سؤالمان این است که این نسبت بهخصوص سرمایه‌دار و کارخانه‌دار است که معاف است و بانک‌ها حق مطالبه را ندارند و این کار بانک‌ها خلاف شرع است، یا نسبت به هر بدهکاری می‌گوئید که هر بدهکار بانکی معاف است؟
آخر با این طرز تفکر اصلاً می‌شود جایی را اداره کرد؟
اصلاً خاصیت بانک در جامعه چه هست؟
فرض بفرمائید اگر بانک‌ها وثیقه‌ای را گرفتند و عین مرهونه‌ای در اختیارشان بود، آیا طلبکار حق ندارد استیفای حق خودش را بکند از عین مرهونه؟
خوب همین جز احکام اقتصاد اسلامی‌هست یا نیست؟
آیا این حق را دارد یا ندارد؟
این چه حرف‌های عجیب و غریبی است؟
وقتی که بخواهید نقد بکنید، [مراقب باشید] یک نقد متینی باشد که اصل مذهب را و اصل شریعت را و اصل دین را و اصل اقتصاد اسلامی‌را زیر سوال نبریم.
اگر احیاناً در اجرا خرابکاری بشود که ما نباید بگوییم که اصل قضیه وجود ندارد.
این استاد حوزه در ابتدای صحبت اشاره‌ای دارد به جریان‌های فکری اول انقلاب و نقش تفکرات چپ و سوسیالیستی را خیلی برجسته می‌کند و ادعایش این است که متفکران بزرگ ما در صدر انقلاب، مثل مرحوم شهید صدر و مرحوم شهید مطهری، تحت تأثیر تفکرات سوسیالیستی بوده‌اند و از اساس، انقلاب اسلامی‌با گرایش به تفکرات سوسیالیستی شکل گرفت.
از دیدگاه جنابعالی این ادعا چقدر قابل قبول است؟
اگر انسان یک مقداری به آیات کریمه قرآن و به روایات اهل بیت (ع) نگاه بکند، اذعان می‌کند به اینکه بالاخره دلسوزی برای فقرا و برای درماندگان و برای تهی‌دستان و کمک به آنها، یکی از شعارها و شعیره‌های مهم دین و اسلام است.
حالا اگر فرض بفرمائید کمونیست‌های یا اشتراکیون هم به حسن نیت یا به سو نیت اگر یک شعاری را بردارند زمینه اسلامی‌هم داشته باشد؛ حالا چون‌که این جور است پس بنابراین [آن کسی که حرف اسلامی‌زده] کمونیست است؟
فرض کنید این افکار کمونیستی را کنار بگذاریم، آن روایتی که هست را [چه کنیم؟] مثلاً روایتی که امیرالمومنین؟
داشتند در کوفه می‌رفتند یک نصرانی را دیدند که کور است و تکدی می‌کند.
فرمودند که کیست؟
گفتند این مثلاً فرض کنید نصرانی است.
حضرت فرمودند خوب نصرانی باشد!
این تا چشم داشت از آن کار کشیدید، الان کور شده و اتفاق افتاده بیکار شده.
بعد دستور دادند از بیت المال به او پرداخت کنند.
خوب این اندیشه را شما می‌توانید بگویید اندیشه اشتراکی و کمونیستی است؟
اولاً شریعت ما و مذهب ما پر است از روایات اخلاقی و روایات تشویق به کمک به فقرا و مساکین و دستگیری ایتام.
قبل از اینکه چپ بیاید، قبل از اینکه راست بیاید، اینها را داشتیم و داریم.
ما غنی هستیم.
بی نیاز هستیم.
حالا اصلاً فرض می‌کنیم یک اندیشه و فکری مستحدث است (با اینکه اینها مستحدث نیست و ما مستغنی هستیم) ولی فرض بفرمائید از ذخایر خودمان نمی‌توانیم استفاده کنیم و استفاده نکردیم.
مثل این است که ما روی گنجی نشسته باشیم و کاهلی و ناتوانی خودمان، ما را زمین‌گیر کرده باشد.
این مربوط به خودمان است.
و الا ما از نظر فکری و اندیشه مستغنی هستیم.
آن نکته‌ی دوم این است که می‌خواستم عرض بکنم این است که فرض می‌کنیم یک اندیشه‌ای از چپ یا یک اندیشه‌ای از راست یا یک اندیشه‌ای از شق ثالثی مطرح بشود و در آن زمینه شریعت و دین ارشاد خاصی را ما دست نیافتیم، نه اینکه نداریم، ما دست نیافتیم.
مقتضای وظیفه ما چیست؟
مقتضای وظیفه عقلی ما و شرعی ما این است که «فبشِّر عباد الذین یستعمون القولَ فیتَّبعون أحسنَه».
ما اصلاً طرفدار منطقیم.
اگر یک حرف حسابی این چپ می‌زند، قبول می‌کنیم.
ابای این معنا را نداریم.
ما از جهالت باید ابا داشته باشیم، از ندانم کاری باید ابا داشته باشیم، از ظلم و تعدی باید ابا داشته باشیم.
اصلاً قرآن می‌گوید قل‌هاتوا برهانکم.
با دیگران، با مشرکین، اینگونه برخورد می‌کند که برهانتان را بیاورید.
دین ما، مذهب ما، مخصوصاً مذهب اثنی عشری، مذهب منطق است، مذهب معقول است.
خیلی عقلایی فکر می‌کنند، عقلایی می‌اندیشند و مقتضای عقلایی اندیشیدن و برهانی فکر کردن ما این است که تا منبعی و رهنمایی از کتاب و سنت و روایات اهل بیت باشد آنها حجت است.
چرا؟
چون که براساس دلیل عقل و برهان، از آنها پیروی کردیم و آنها را حجت می‌دانیم و آنها را معصوم می‌دانیم و آنها را کارشناس می‌دانیم و آنها را خیرخواه می‌دانیم.
لذا تا وقتی که از ارشادات آنها، از عموماتشان، از اطلاقاتشان، از قواعدشان توانستیم استفاده می‌کنیم.
اگر نتوانستیم استفاده کنیم، «فبشّر عباد الذین یستعمون القول فیتبعون أحسنه».
حالا اینکه بر چه مبنایی آنها چپی فکر می‌کردند یا راستی فکر می‌کردند، «تلک أمّةٌ قد خلت لها ما کسبت ولکم ما کسبتم».
برای مشکلات اقتصادی جامعه اسلامی، اگر آن روش اقتصاد را قبول ندارند روش اقتصادی را که سلیم باشد و با کتاب و سنت خوانا باشد خیلی خوب بیاورید و ارائه بدهید.
چرا زحمات دیگران را ما زیر سوال ببریم؟
می‌خواهید بگویید بدیلش سرمایه داری لیبرالیستی است؟
می‌خواهید بگویید بدیلش آن است؟
واقعاً این‌طور است؟
این با خذ العفو می‌سازد؟
«خذ العفو وأمر بالعرف».
«و فی أموالهم حق للسائل والمحروم».
وقتی که می‌خواهید فکر کنید، وقتی که می‌خواهید برنامه بدهید، باید تمام آیات اقتصادی، تمام روایات، همه اینها را باید در نظر بگیرید.
اینکه مرحوم آقای صدر می‌گوید روح شریعت باید بر استنباطات ما حاکم باشد و ما از آن کلیات و از آن خط عریض و عام نباید غافل بشویم و باید خط عریض و عام را [در نظر] بگیریم، در صورتی که دلیل خاص نداشته باشیم و دلیل خاص انصرافی نداشته باشد، اینها حرف‌های مفصلی دارد در جای خودش.
والحمدلله اولاً و آخراً.

برچسب‌ها:


سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

[favicon بیرنیوز] سامانه هوشمند تحلیل خبر نسخه بتا ۰.۳ | 1834098 خبر

برای بهره‌مندی از وب سرویس خلاصه‌ساز متون خبیر‌نیوز، با ما در ارتباط باشید:

انتخاب و چینش خبرها در این سایت به صورت خودکار توسط جستجوگر خبر خبیر‌نیوز صورت می‌گیرد. خبیر‌نیوز هیچ مسئولیتی در قبال محتویات خبرها ندارد.

پیام آیت الله علوی گرگانی در واکنش به حوادث قره باغ

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی